روانشناس خوب

روانشناس خوب

روانشناس خوب

روانشناس خوب

  • ۰
  • ۰

 با جدیدترین تکنیک های جلوگیری از حواس پرتی در حین مطالعه و درس خواندن آنا خواهید شد.
شما مطلع هستید که می خواهید نمرات خوبی بگیرید.

والدین شما به شما فشار می آورند یا شما به خودتان قول می دهید که بهترین عملکرد را داشته باشید.

ولی دچار حواس پرتی می شود! در صورتی که برای پیدا کردن یک ذهن متمرکز تلاش می کنید، یک برنامه مطالعاتی ایجاد کنید، و مکان مناسبی را برای مطالعه انتخاب کنید؛

در نتیجه شما می توانید موارد حواس پرت کننده ای که بر روی آنها کنترل دارید را از بین ببرید و مواردی که نمی توانید بر روی آنها کنترل داشته باشید را به سطح حداقلی برسانید.

پیش از شروع مطالعه در مورد کلمات زیر فکر کنید و ببین آیا در عدم تمرکز شما نقش دارند؟

 

جلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن و مطالعهجلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن و مطالعه
ایجاد یک ذهن متمرکز – روش اول

با استفاده از تکنیک “بودن در مکان و زمان فعلی”، در مسیر مناسبی قرار بگیرید.

زمانی که احساس می کنید که توجه شما پرت می شود، کار خودتان را متوقف کنید و به خودتان بگویید که باید “در زمان و مکان فعلی” وجود داشته باشید.

شاید شما مجبور باشید که این کار را چندین مرتبه انجام بدهید،

ولی در نتیجه آن به صورت هوشمندانه به خودتان یادآوری خواهید کرد که می خواهید بر روی وظیفه در حال اجرا متمرکز باشید.

در صورتی که این کار را به صورت درست انجام دهید، در نتیجه آن مدت زمان حواس پرت شدنتان کاهش خواهد یافت.
در صورت متوجه شدن یک عامل حواس پرت کننده، آن را از بین ببرید.

در صورتی که شما در حال مطالعه در کتاب خانه باشید و به دلیل پیام یک فرد دچار حواس پرتی شوید، نسبت به این حواس پرت کننده خاص یک متنی بنویسید و به خودتان بگویید که می خواهید به این مشکل غلبه کنید.

دفعه بعدی که این مورد دوباره صورت می گیرد، شما به پیام آن فرد توجه نخواهید کرد.

این کار را در هر زمانی که یک مورد حواس پرت کننده ایجاد می شود، انجام دهید؛

در نهایت خواهید توانست که به آن پیام توجه نکنید و به مطالعه خودتان ادامه دهید.

یک زمانی را صرف نگرانی خودتان بکنید.

زندگی می تواند کاملا شلوغ باشد، بنابراین در صورتی که شما در طول مطالعه و از طریق تفکر در رابطه با سایر موارد دچار حواس پرتی شوید، این مورد تعجب آور نخواهد بود.

به جای بی توجهی نسبت به این مورد، یک زمان استراحتی به خودتان بدهید و مطالعه خودتان را متوقف کنید.

۵ دقیقه از زمان خودتان را صرف مواردی کنید که در ذهن شما وجود دارند، ولی بعد از آن به خودتان بگویید که الان باید بر روی وظیفه اصلی یا همان مطالعه متمرکز شوید.
از طریق مشخص کردن یک هدف اصلی، مطالعه را به عنوان یک اولویت در نظر بگیرید.

زمانی که شما یک امتحانی دارید، تفکر در رابطه با مواردی که باید مطالعه شود، به راحتی صورت می گیرد.
جدول برنامه ریزی روزانه زندگی

تقسیم بندی کردن کارها و ایجاد یک هدف اصلی باعث می شود که همه چیز قابل مدیریت باشد و شما کمتر در معرض موارد حواس پرت کننده قرار بگیرید.

برای مثال در صورتی که شما امتحان زیست شناسی داشته باشید که شامل سه فصل می باشد، شما مجبور نخواهید بود که همه بخش ها را در یک دوره مطالعاتی بخوانید.

در مرحله اول سعی کنید بر روی بخش هایی که برایتان مشکل هستند متمرکز شوید، مواردی از قبیل زیر بخش چرخه کربز.

همچنین سعی کنید که یک سری یادداشت ها و فلش کارت هایی هم تهیه کنید، چرا که می توانند در طول مطالعه مفید باشند. (منبع: سایت پیشرفت تحصیلی)
تمرکز در مطالعه- جلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن تمرکز در مطالعه- جلوگیری از حواس پرتی در حین درس خواندن
خارج شدن از شبکه ها

پیام فرستادن، رسانه های اجتماعی، تماس تلفنی و سایر موارد حواس پرت کننده ای که در نتیجه ابزارهای الکترونیکی ایجاد می شوند، بزرگترین محدودیت های موجود در متمرکز ماندن در حین مطالعه می باشند.

خوشبختانه این موارد به راحتی رفع می شوید و کلا در کنترل شما قرار دارند.
خودتان را باید از این موارد جدا کند!

    اعلام های موجود در ابزارهایتان را خاموش کنید.
    بهترین حالت این است که همه آنها را به صورت کامل خاموش کنید.
    تماس تلفنی نداشته باشید یا پیام نفرستید.
    در صورت امکان تلفن خودتان را خاموش کنید،
    یا حداقل آنها را در حالت سکوت و دور از دسترس خودتان نگه دارید.
    در صورتی که نتوانید این مورد حواس پرت کننده را متوقف کنید،

به بخش تنظیمات برنامه ها یا مرورگر بروید و رسانه های اجتماعی، وب سایت های خاص یا هر چیز خاصی که منجر به حواس پرتی تان می شوند و شما را از مطالعه دور می کنند را حذف یا غیر فعال کنید.حواس پرتی
بر روی سطوح انرژی خودتان کار کنید.

تمایل به تعویق انداختن کارها و انجام ندادن اکثر وظایف مشکل یا ناخوشایند یک مورد طبیعی می باشد.

سطح انرژی شما در شروع یک دوره مطالعاتی در بالاترین سطح می باشد،

با این وجود، شروع کردن کارتان با موارد سخت تر عبارت از بهترین روش موجود می باشد.

سعی کنید که وظایف آسان تر را در مراحل بعدی انجام دهید.

این کار باعث می شود تا در زمانی که به بیشترین سطح تمرکز نیاز دارید، دارای یک تمرکز هوشیار و تیزی باشید.
الان و در زمان بعدی یک وقت استراحتی را در مطالعه خودتان در نظر بگیرید.

این مورد می تواند متناقض به نظر برسد، ولی در زمان کنونی از مطالعه دوری کنید و در یک زمان دیگر با انرژی ادامه دهید.

در طول هر ساعت مطالعه، یک استراحت کوتاه ۵ دقیقه ای داشته باشید و مطالعه را متوقف کنید.

این کار به تجدید قوای شما کمک خواهد کرد و زمانی که شما به مطالعه خودتان ادامه می دهید، تمرکز بیشتری خواهید داشت.
برنامه ریزی زندگی

انجام دادن یک کار مختصر دیگر، همانند داشتن یک پیاده روی مختصر، بیشترین فایده را برای شما خواهد داشت.

سعی نکنید که چند وظیفه را به همراه هم انجام بدهید. برخی از افراد تصور می کنند که انجام دادن چند وظیفه به صورت همزمان باعث می شود که شما سریع تر کار خودتان را انجام بدهید.

تلاش برای انجام دادن چند وظیفه، همانند انجام دادن تکالیف خانگی در حین تماشای تلویزیون یا خرید آنلاین، باعث خواهد شد که شما تمرکز خودتان را از دست بدهید.

به جای این کار سعی کنید که در هر زمانی بر روی یک وظیفه خاص متمرکز شوید.

استفاده از یک برنامه مطالعاتی – روش دوم
یک برنامه مطالعاتی تنظیم کنید.

از نظر کانون مشاوران زمانی که شما کلاس های زیادی دارید یا یک سری مواردی را باید مطالعه کنید، انجام دادن این کار سخت به نظر می رسد.

یک برنامه ای را برای خودتان تنظیم کنید و زمان های خاصی را صرف مطالعه موضوعات خاصی بکنید.

این کار باعث خواهد شد که مطالعه یک کار طاقت فرسایی نباشد و شما بتوانید وظیفه تان را انجام دهید.
برای مثال:

    ممکن است که به مدت یک ساعت در طول دوشنبه شب، زیست شناسی را مطالعه کنید و بعد از آن یک ساعت زبان انگلیسی را مطالعه کنید.
    بعد از آن، در عصر های سه شنبه، به مدت دو ساعت ریاضیات را مطالعه کنید.
    برنامه خودتان را دنبال کنید، ولی در مواقعی که نیاز باشد، انعطاف پذیر باشید.
    برای مثال در صورتی که شما در سه شنبه بعدی امتحان زیست شناسی داشته باشید.
    می توانید در دوشنبه شب به مدت دو ساعت زیست شناسی بخوانید و زبان انگلیسی را در روز سه شنبه مطالعه کنید.
    در صورتی که در کنار افراد دیگری مطالعه می کنید، برنامه خودتان را به اطلاع آنها برسانید تا منجر به حواس پرتی شما نشوند.
    موضوعات مورد مطالعه را هر دو ساعت تغییر دهید.
    یک تغییر کوچک منجر به تجدید قوا و متمرکز ماندن می شود.
    در صورتی که به مدت طولانی به مطالعه یک چیزی ادامه دهید، سطح انرژی و تمرکز شما کاهش خواهد یافت.

منبع : حواس پرتی

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

هر چند که تجربه کردن یک هفته بدون هیچ نوع صفحه نمایش می تواند ترسناک باشد، ولی می توانید این شرایط را برای کل خانواده تان لذت بخش کنید.

در حین آماده شدن برای یک هفته بدون صفحه نمایش، یک سری فعالیت های مرتبطی را انجام دهید تا برای این هفته آماده شوید.

سعی کنید که بیشتر وقت خودتان را در بیرون از خانه تان باشید و بچه ها را هم در فعالیت های روزمره مشارکت دهید.

موارد جدیدی را امتحان کنید و جامعه تان را کشف کنید. تجربه کردن این زمان خاص همراه با خانواده باعث خواهد شد که شما بتوانید یک ارتباط باکیفیتی با یکدیگر برقرار کنید .

این شانس را داشته باشید که موارد بیشتری را در مورد یکدیگر و به خصوص در مورد کودکان یاد بگیرید.

از فرصت های پیش آمده برای یادگیری مواردی استفاده کنید که بچه ها آنها را دوست دارند یا نسبت به آنها متنفر هستند.

همچنین زمان باکیفیت عبارت از یک روشی می باشد که هر یک از شما با استفاده از آن می توانید به صورت کامل به یکدیگر توجه کنید و این پیام را به یکدیگر بفرستید که خانواده تان مهمترین مورد موجود در زندگی تان می باشد.

برای دریافت حمایت بیشتر، سایر خانواده ها را هم در برنامه های خودتان مشارکت دهید و اجازه بدهید که بچه ها با یکدیگر بازی کنند.

۱٫ در مور هفته پیشرو صحبت کنید.

بچه ها را از چند وقت قبل مطلع کنید که در خانواده برای چند مدت از هیچ نوع صفحه نمایشی استفاده نخواهد شد؛

این کارتان باعث خواهد شد که بچه هایتان از نظر ذهنی برای این شرایط آماده باشند.

به آنها بگویید که چه انتظاری از آنها وجود دارد و همچنین یک سری فعالیت هایی را پیشنهاد بدهید که آنها بتوانند به جای تماشا کردن تلویزیون یا بازی های ویدئویی انجام دهند.

در رابطه با مواردی که آنها در طول این هفته مجازند یا مجاز نیستند، صحبت کنید.

    همچنین می توانید در رابطه با انتظارات قابل قبول با یکدیگر صحبت کنید. برای مثال، در صورتیکه یک کودکی بخواهد گزارش خودش را تکمیل کند، می تواند در طول این زمان خاص از کامپیوتر استفاده کند.
    در صورت امکان، گوش دادن به موسیقی را محدود نکنید. سعی کنید با استفاده از ابزارهای فاقد صفحه نمایش از موسیقی لذت ببرید؛ مواردی از قبیل ام پی تری پلیر یا یک سیستم صوتی.


۲٫ فعالیت های مربوط به قبل از برنامه ریزی.

هیچ کس دوست ندارد که این هفته یک هفته ترسناکی باشد یا تا پایان یافتن آن ثانیه شماری کند!

به خصوص در صورتیکه این هفته اولین هفته بدون صفحه نمایش شما باشد یا خانواده تان به صورت قابل توجهی از صفحات نمایشی استفاده کنند، باید قبل از شروع این هفته یک سری فعالیت هایی انجام دهید.

برای این هفته، یک تقویم مربوط به کار ایجاد کنید. برای مثال، می توانید هر روز به همراه هم به پارک بروید یا اجازه بدهید که بچه هایتان بعد از مدرسه در زمین بازی سرگرم بازی شوند.

    یک سری فعالیت هایی را به کودکانتان معرفی کنید تا در زمان آزادشان انجام دهند. برخی از گزینه های موجود را بر روی برچسب ها بنویسید و آنها را در داخل یک جعبه بیاندازید. می توانید یک سری فعالیت هایی همانند “پرش بر روی ترامپولین”، “نقاشی یا ترسم” یا “درست کردن یک برج با استفاده از بالشت ها” را بر روی این برچسب ها بنویسید.
    در حین مشغول شدن بچه ها به این فعالیت ها، یک سری توصیه هایی را به آنها بکنید تا این احساس را داشته باشند که یک کار مفیدی انجام می دهند و برای آینده منتظر یک چیزی باشند.


۳٫ آنها را تشویق کنید که فعالیت ها و سرگرمی های جدیدی را انجام دهند.

الان زمان مناسبی است که می توانید اعضای خانواده را به کشف فعالیت ها و سرگرمی های جدید تشویق کنید.

شاید یک موردی وجود داشته باشد که شما از مدت ها قبل خواسته باشید که انجام بدهید، مواردی از قبیل یک کلاس ورزشی یا بازی کردن مینی گلف.

از هر یک از اعضای خانواده تان بخواهید که یک فعالیتی را برای انجام دادن مشخص کند و سعی کنید که در طول این هفته (هفته بدون صفحه نمایش) یک فعالیت جدیدی را انجام دهید.

ممکن است متوجه شوید که اعضای خانواده تان دوست دارند پخت و پز بکنند، برج درست کنند، برقصند یا آواز بخوانند و این موارد منجر به شگفت زده شدن شما شود.

    یک مهارت جدیدی، همانند دوچرخه سواری یا بالا رفتن از یک درخت را به بچه های خودتان آموزش بدهید و اجازه بدهید که آن را تمرین کنند.
    اجازه بدهید که بچه تان به یک کلاس کاراته جدیدی برود یا در حین انجام دادن پروژه اش به او کمک کنید.


۴٫ اهداف واقع بینانه ای داشته باشید.

در صورتیکه داشتن یک هفته بدون هیچ نوع صفحه نمایش برای کل اعضای خانواده یک مورد غیرعملی باشد، می توانید یک سری اهداف واقع بینانه ای را برای هر یک از اعضای خانواده و همچنین برای کل خانواده به صورت یکجا مشخص کنید.

برای مثال، می توانید زمان مربوط به صفحه نمایش را کاهش دهید یا اینکه استفاده کردن از یکی از آنها، همانند تلویزیون را برای یک هفته متوقف کنید.

همچنین می توانید از هر یک از اعضای خانواده تان بخواهید که برای یک هفته از شبکه های اجتماعی استفاده نکند.

در حین تصمیم گیری تمامی اعضای خانواده تان را مشارکت دهید و در رابطه با موارد استثناء، به صورت موردی بحث کنید.

    در صورتیکه کار شما در منزل باشد یا بچه هایتان برای انجام پروژه های مدرسه ای به کامپیوتر نیاز داشته باشند، یک محدودیت زمانی خاصی را برای خاموش کردن ابزارها در نظر بگیرید. برای مثال، می توانید بعد از ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر کامپیوترتان را خاموش کنید.


۵٫ کارهایتان را فقط در اداره انجام دهید.

در صورت امکان از انجام دادن کارهایتان در خانه اجتناب کنید.

در صورتیکه برایتان مقدور باشد، برخی از کارهایتان را یک هفته قبل تر از هفته بدون صفحه نمایش انجام دهید تا بتوانید مشارکت مناسبی در برنامه مربوط به این هفته خاص داشته باشید.

همچنین در صورتیکه یک تلفن کاری مجزایی داشته باشید، سعی کنید که این تماس تلفنی را در یک هفته قبل تر انجام دهید یا حداقل اینکه به تماس ها یا پیامهای غیرضروری جواب ندهید.

    فقط در طول ساعات کاری ایمیل های خودتان را بررسی کنید و به آنها جواب دهید.
    در صورتیکه اجتناب از انجام وظایف کاری در خانه تان برای شما امکان پذیر نباشد، سعی کنید که آنها را به یک سطح حداقلی برسانید.
    این موضوع را برای اعضای خانواده تان مشخص کنید که در مدرسه و در محل کار می توانند از صفحه های نمایش استفاده کنند. در صورتیکه بچه ها برای انجام تکالیف خودشان به کامپیوتر نیاز داشته باشند، اجازه استفاده از آن را به بچه ها بدهید. با این وجود، می توانید بچه هایتان را به یک کتابخانه یا یک مکان دیگری بفرستید تا کارشان را انجام دهند. انجام دادن این کارها در بیرون از محیط خانه می تواند به بچه هایتان کمک کند تا تمرکز خودشان را حفظ کنند و منجر به وسوسه شدن خودشان یا سایر اعضای خانواده برای استفاده از صفحه های نمایش نشوند.لذت بردن همراه خانواده


۶٫ تمامی صفحه های نمایش را خاموش کنید.

باید تمامی صفحه های نمایش را در نظر بگیرید، از صفحه های نمایش مربوط به گوشی ها و تبلت ها تا صفحه های نمایش مربوط به تلویزیون.

همچنین این موارد شامل سیستم های مربوط به بازی های ویدئویی و بازی های پورتابل هم می باشند.

این کار باعث خواهد شد که هر یک از اعضای خانواده مسئول اقدامات خودش باشد و برای استفاده دزدکی از این ابزارها وسوسه نشود.

    صفحه های نمایش را در یک جایی قرار بدهید که اعضای خانواده تان برای استفاده از آنها وسوسه نشوند. برای مثال می توانید همه آنها را در جعبه قرار دهید، آنها را شارژ نکنید یا در یک مکانی قرار دهید که دسترسی به آنجا سخت باشد، همانند اتاقک زیر شیروانی.

بخش دو – تقویت همبستگی خانواده

۱٫ ایجاد یک زمان خانواده منسجم.

یک زمان خاصی را به قرار گرفتن اعضای خانواده در کنار هم اختصاص دهید.

به خصوص در صورتیکه بچه ها در کلاس های رقص یا ویولن شرکت کنند و در اغلب روزهای هفته از خانواده دور باشند، این روش می تواند کارایی مناسبی داشته باشد.

یک زمانی را برای این گردهمایی مشخص کنید که همه افراد خانواده (بتوانند) در خانه باشند و بخشی از وقتشان را به بودن در کنار هم اختصاص دهند.

در طول این زمان یک فعالیت سرگرم کننده ای انجام دهید که برای همه افراد لذت بخش باشد.

    برای مثال، می توانید به هاکی بروید یا در یک پارک بسکتبال بازی کنید.
    دکوراسیون مربوط به وسایل خانه تان را تغییر دهید و جای مربوط به تلویزیون را عوض کنید تا در مرکز توجه اعضای خانواده تان قرار نداشته باشد. سعی کنید که مبل ها در روبروی یکدیگر قرار بگیرند تا همه افراد بتوانند به صورت رو در رو یکدیگر را ببینند و به راحتی در بازی ها و بحث ها شرکت کنند.


۲٫ یک شب بازی خانوادگی داشته باشید.

بچه ها و والدین از بازی کردن با هم لذت می برند. می توانید از بازی های تخته ای یا بازی های کارتی استفاده کنید و یا اینکه خودتان یک بازی جدیدی را طراحی کنید.

انجام دادن بازی یک روش مناسبی برای لذت بردن از زمان خانواده و سرگرم شدن با هم می باشد.

بر اساس سن بچه تان، می توانید بازی هایی از قبیل مار و پله یا سرزمین آب نبات[۱] یا یک سری بازی های پیچیده، همانند اونو، متاسفم![۲] یا شرکت کنندگان در مسابقات کیتن[۳] را انجام دهید.

    شب های جمعه زمان مناسبی برای شب بازی می باشد. در طول این شب ها می توانید به بچه های مدرسه ایتان اجازه بدهید تا یک مقدار بیشتر از زمان خواب معمولشان بیدار بمانند و همراه با شما بازی کنند.
    همچنین داشتن یک شب بازی به همراه کل خانواده باعث خواهد شد تا شما ریلکس باشید و کودک درون خودتان را آزاد کنید. سرگرم شوید و کارهای بچه گانه انجام دهید.

منبع : لذت بردن همراه خانواده

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

مدیریت احساسات شدید و مدیریت خشم یک امر حیاتی برای داشتن یک زندگی سالم و موفق است.

هیجانات و احساسات بخشی از وجود ما هستند که هر روز انواع مختلفی از آن را تجربه می کنیم.

ممکن است در طول یک روز، عوامل مختلفی باعث خوشحالی، ناراحتی، اضطراب، احساس ناکامی و یا امیدواری ما شوند.
آیا مدیریت احساسات شدید مهم است؟

همان طور که می بینید، احساسات به شکل های مثبت و منفی و با درجات مختلفی، بروز می یابند و اگر چه در زندگی تمامی انسان ها مشترک هستند، اما هر یک از ما دنیای احساسی  مخصوص

به خود را داریم.

به عنوان مثال، ممکن است اتفاقی ما را بی اندازه خوشحال و یا ناراحت کند در حالیکه برای فردی دیگر چنین نیست.

در این مطلب، قصد داریم تا شما را با دو نمونه ازاحساسات شدید یعنی خشم و نحوه ی برخورد موثر با آن بیشتر آشنا کنیم. پس با ادامه ی مطلب همراه باشید.
خشم چیست و چگونه آن را مدیریت کنم؟

خشم یکی از هیجان های پیچیده انسان است. همه ی ما در مواجهه با بدرفتاری و یا ناکامی، دچار احساس خشم می شویم و اگرچه آستانه ی خشم مان با هم متفاوت است، اما هیچ کس نیست که خشم را تجربه نکرده باشد.

به عبارت دیگر می توان گفت، خشم میزان قابل توجهی از انرژی است که به منظور دفاع از خود فعال می شود و می تواند مفید و یا مخرب باشد.

به عنوان مثال، احساس خشم نسبت به مدیربی توجه و یا زورگوی تان می تواند احساسی به جا و معقول باشد.

اما این نوع واکنش شماست که نشان می دهد خشم تان را به درستی مدیریت کرده اید و یا در دام آن افتاده اید.خشم

سه روش متفاوت ابراز خشم

موقعیتی را تصور کنید که به شدت خشمگین و عصبانی شده اید. در این موقعیت چه واکنشی نشان دادید؟

با مطالعه ی ۳ مدل زیر، نحوه ی ابراز خشم خودتان را بهتر درک خواهید کرد

فروخوردن خشم

اگر از جمله افرادی هستید که خشم تان را فرو می خورید، پس به احتمال زیاد، دردهای بدنی، بیماری، سردرد و یماری های روان تنی زیادی را نیز تجربه می کنید.

ممکن است باور درونی ” خشم بد است و انسان سالم هیچ وقت خشمگین می شود ” باعث شود تا تصمیم به فروخوردن خشم بگیرید.

در بسیاری از موارد، درون ریزی خشم چنان سریع اتفاق می افتد که حتی ممکن است متوجه نشوید دقیقا چه احساسی دارید و یا چرا حال تان خوب نیست.

در حقیقت شما به فروخوردن احساس تان عادت کرده اید و این رویه ی درونی شده، شما را بیمار و بی اعتماد به نفس می کند.

منبع : مدیریت خشم

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

همسر معتاد به بازی

اگر چه بعضی افراد هنوز این را در دسته بیماری های روانی نمی دانند، بهتر است که این علامت را در اسرع وقت بدانید تا از این خطر رفع شود.

ممکن است کره جنوبی رهبر در شناسایی و درمان اعتیاد به اینترنت و بازی های رایانه ای باشد.

پس از سیم کشی و ایجاد سریع ترین زیربنای پهنای باند، دولت هر سال برای شناسایی و درمان معتادان بازی کامپیوتری و اینترنت، نیاز به مقدار زیادی در جهان دارد.

بر اساس یک نظرسنجی سال های پیش، هشت درصد از جمعیت ۱۰ الی ۴۰ ساله از چنین اعتیادی رنج می برند.

کره جنوبی نشان می دهد که شاید در آینده نزدیک بعضی از کشورها، از جمله ایالات متحده، موجی از اعتیاد به اینترنت و بازی های کامپیوتری را پس از برابر شدن با زیرساخت های تکنولوژیکی سریع کشور تجربه کنند.

برخی معتقدند خیلی زود است که اعتماد به اینترنت را به عنوان یک اختلال رفتاری شناسایی کنیم.

در ایالات متحده، اعتیاد به بازی های کامپیوتری و اینترنت در آمار رسمی اختلالات روحی قرار نگرفته است.

اگر چه انجمن روانشناسی آمریکایی پیشنهاد کرده است که لیست زیر باید به عنوان سوء استفاده اینترنتی به عنوان یک بیماری مورد نیاز برای مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.

امروزه برخی از گروه ها با درمان اعتیاد به کامپیوتر و اینترنت رو به رو هستند.

در آزمایشگاه تحقیقاتی، معتادان به اینترنت با همان درمان معتادان الکلی به عنوان مشاوره و درمان واقعیت مجازی درمان می شوند.

هان به پنج تا از نشانه های هشدار دهنده اصلی اشاره می کند که نشان می دهد که یک فرد باید برای اعتیاد به بازی های کامپیوتری یا اینترنت به دنبال درمان حرفه ای باشد.

 

اعتیاد به بازی کامپیوتری و موبایلی و فضای مجازی

نگاهی به این پنج نشانه به ما در مورد این نوع اعتیاد و علم مربوط به آنچه که شما فکر می کنید بگویید.

الگوی منظم زندگی اگر یک نفر در طول شب و مشغول بازی بودن و در روز استراحت کردن ، می تواند نشانه این باشد که او نیاز به درمان حرفه ای دارد.
نشانه دیگری این است که معتاد کار خود را از دست داده یا به مدرسه نمی رود و به جای آن ترجیح می دهد که آنلاین بوده و بازی کند.
اگر فردی نیاز به تکرار دوره های طولانی بازی داشته باشد، به هر حال او هر زمان نیاز دارد تا زمان بیشتری برای لذت بردن از همان لذتی که او در یک مرحله گذشته داشته است؛ داشته باشد، خود این هشداری است که باید برای درمان آن عمل کند .
بسیاری از این معتادان هنگامی که ارتباط خود را با اینترنت متوقف می کنند یا مجبور به قطع ارتباط خود می شوند بسیار مضطرب و عصبانی هستند.
تمایل به بازی آخرین علامت این مدل اعتیاد آور است. بسیاری از معتادان اینترنت و بازی های کامپیوتری خارج از دنیای دیجیتال هستند مثل گیمر ها و علاقه مندان به بازی آنلاین.همسر معتاد به بازی

اعتیاد به بازی های کامپیوتری باید مانند هر اعتیاد دیگری درمان شود.

همانند سایر معتادان، گیمرها اغلب سعی در فرار از مشکلات زندگی دارند.

بازی های کامپیوتری یک مسیر فرار جذابی ارائه می دهند، مخصوصا برای همسرانی که دارای تفاوت های اجتماعی هستند.

بیشتر همسران به این بازی ها جذب می شوند و خود را در یک جهان که همه چیز در کنترل است غوطه ور می کند.

یکی از مشاوران اعتیاد هشدار می دهد: هنگامی که همسران بازی می کنند، مغز آنها اندورفین ها را تولید می کند، چیزی است که توسط قماربازان و معتادان به مواد مخدر تجربه می شود.

حتی پاسخ معتادان کامپیوتر به سوالاتی در مورد استفاده از بازی های کامپیوتری و اینترنت دقیقا مشابه افرادی است که قمار کرده یا معتاد به مواد مخدر اند.

اما چالش های دیگری نیز وجود دارد، مثلا زمانی که این رفتار را ترک می کند، بیشتر وقت آزادش در شبکه های اجتماعی صرف می شود.

همسرانی که اعتیاد خود را به رایانه ترک می کنند ممکن است هرگز توانایی برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشند، تمام وقت خود را صرف تعامل و گفتگو در دنیای مجازی می کنند.

برقراری تماس با دیگران در دنیای واقعی سخت و ناراحت کننده است.

در دنیای مجازی، زمان برای ویرایش آنچه شخص می گوید وجود دارد.

همسران خجالتی و یا کسانی که با روابط اجتماعی ضعیف هستند بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد به بازی های کامپیوتری و دنیای مجازی قرار دارند نسبت به افرادی که در فعالیت های ورزشی، فعالیت های اجتماعی و غیره شرکت می کنند.

آیا از خودتان پرسیدید که آیا فرزندان شما دور از کامپیوتر و کنسول بازی خواهند بود، چگونه زمان خود را صرف خواهند کرد؟

به آنها کمک کنید و به این ترتیب شما احتمالا به کمک خارجی نیاز خواهید داشت.

آنها به احساس اعتماد و اطمینان نیاز دارند تا در دنیای واقعی احساس راحتی کنند.

فردی که سیگار را ترک کرده یا در رژیم غذایی بوده است، اگر سیگار کشیدن و یا غذا همیشه در برابر او باشد، فرد فکر می کند که برای گرفتن مجوز مناسب نیست.

و اگر یک نوجوان به بازی های کامپیوتری معتاد شود تا انجام تکالیف خود را انجام دهد وسوسه می شود از کامپیوتر استفاده کند.

یک نوع برنامه درمان برای نوجوانان با جدا کردن یک فرد از محیط زندگی فعلی آغاز می شود.

به عنوان مثال، اردوگاه تابستانی یا یک برنامه تفریحی طبیعی و خارج از شهر که نوجوان را از روال روزانه خود جدا می کند و او را در دنیای واقعی قرار می دهد.

منبع :همسر معتاد به بازی

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

 آموزش پس انداز کردن به کودکان این نیست که فقط پس انداز کنند بلکه باید روشهای آن را آموزش دهید و راه های تفریح و یازی جایگزین را آموزش دهید.

در زندگی مدرن امروزی، مدها و گرایش ها همواره در حال تغییر هستند. به همین دلیل پس انداز پول به یک نوع وظیفه تبدیل شده است.

به منظور مطلع شدن با روشهای پس انداز کردن برای تامین هزینه های مربوط به لوازم بچه ها، این مقاله را مطالعه کنید.
مراحل آموزش پس انداز کردن به کودکان

۱٫ در شرایطی که امکان پذیر باشد، سعی کنید لباس های دست دوم بخرید.

این کار را هم برای بچه تازه متولد شده تان و هم برای بچه ۱۰ ساله تان انجام دهید. خرید وسایل دست دوم منجر به پس انداز بیشتر پولتان خواهد شد.

واقعیت این است که لباس های دست دوم زیادی وجود دارند که کیفیت و شرایط آنها خیلی بهتر از شرایط مورد تصور شما می باشد!

در بازارهایی که خریدهای روزمره تان را انجام می دهید، می توانید یک سری فروشگاه های خیریه پیدا کنید.

در غیر اینصورت، می توانید چنین مغازه هایی را در اینترنت پیدا کنید؛ با این وجود توصیه می شود که در حین خرید آنلاین نکات احتیاطی لازم را مد نظر داشته باشید.

۲٫ کارتون ها یا گرافیک های مربوط به پیراهن های قدیمی را بردارید و آنها را به لباس های جدید بچسبانید.

همچنین شما می توانید پیراهن های جدیدی با اندازه های صفر بخرید که تصویر شخصیت محبوب کودکتان بر روی آن قرار دارد و بعد از آن این تصویر را بِبُرّید و بر روی پیراهن های جدید بچه هایتان بچسبانید.

پیراهن های اندازه صفر نسبتا قیمت پایین تری دارند، بنابراین به منظور خوشحال کردن کودک و همچنین پس انداز پول می توانند مورد استفاده قرار داده شوند.

۳٫ به صورت مکرر به مغازه های خیریه سر بزنید.

شاید در این مغازه ها بتوانید یک عروسکی پیدا کنید که هزینه آن در سایر مغازه ها خیلی بالا می باشد.

همچنین در آینده هم به این وسایل نیاز خواهید داشت.

زمانیکه بچه دار می شوید، زمان زیادی را به منظور پیدا کردن عروسک های مناسب برای بچه تان خواهید داشت.
می توانید به مغازه های خیریه سر بزنید

در صورتیکه خوش شانس باشید، عروسک های مد نظرتان را پیدا خواهید کرد.

    یک زمان مناسبی را  صرف پیدا کردن عروسک های مد نظرتان کنید تا بعد از رسیدن بچه هایتان به یک سن خاص، این عروسک ها را در اختیارشان قرار دهید.
    یک خرید هوشمندانه ای از مغازه های خیریه داشته باشید، چرا که ممکن است برخی از جنس های جدیدشان را گران بفروشند!


۴٫ زمانیکه پول هایتان تمام شود، کتاب بخرید.

کتابخانه شما می تواند موارد زیادی را به صورت رایگان به شما قرض دهد. قیمت کتاب ها در مغازه های خیریه نسبتا پایین است و شما می توانید آنها را بخرید.
کتاب ها عبارت از بهترین عروسک های موجود برای بچه ها می باشند؛

در واقع کتاب ها منجر به افزایش آگاهی بچه ها می شوند و بهترین روش برای از بین بردن خستگی هستند.

    می توانید یک سری سایت هایی را پیدا کنید که به صورت رایگان برخی موارد را مبادله می کنند. دیجی کالا یکی از این سایت ها می باشد.
    همچنین در سایت های مختلفی می توانید پوشاک ارزان قیمت پیدا کنید.
    همچنین Amazon و eBay یک بخش دست دوم در سایتشان قرار داده اند.
    توصیه می شود که در حین خرید محصولات دست دوم به صورت آنلاین، نکات احتیاطی لازم را رعایت کنید.


۵٫ کارتهای خودتان را بسته بندی کنید.

بازی های بیشماری وجود دارند که هر فردی می توانید با یک مجموعه ۵۲ کارتی آنها را بازی کند.

می توانید یک سری بازی های کلاسیک همانند راز جنگل، مارپله و شطرنج را انجام دهید یا حتی خودتان یک سری بازی های جدیدی بسازید!

۶٫ پیدا کردن مجموعه های اوریگامی[۱]

اوریگامی یک هنر ژاپنی می باشد که کاغذها را به شکل های مختلف، همانند گل ها و حیوانات در می آورد.

مجموعه های اوریگامی ارزان قیمت هستند و سرگرم کننده می باشند.

همچنین این مجموعه ها برای رشد بصری، لامسه ای و ذهنی کودک هم مناسب هستند.

۷٫ یک کشوی رایگان یا فروشی پیدا کنید تا بچه هایتان از آن استفاده کنند.

یک کشوی خوب برای اتاق و جمع آوری عروسک هایی که بچه ها با آن بازی می کنند، ضروری می باشد.

    این کار مفهوم نظم را به بچه ها آموزش خواهد داد و باعث خواهد شد که همواره منظم و مرتب باشند.


۸٫ خودتان موهای سر بچه هایتان را اصلاح کنید.

برای این کار نیاز نخواهید داشت که موشک هوا کنید و بعد از آنکه یک بار موهای سر بچه هایتان را کوتاه کنید، دفعات بعدی راحت تر خواهد توانست این کار را انجام بدهید!

همچنین شما در اینترنت و در مغازه ها می توانید یک سری سلمانی های جدیدی پیدا کنید که به صورت رایگان کار می کنند. این کارتان برای پس انداز پول مناسب می باشد.پ

منبع : پس انداز کردن

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

همه ما در زندگی از خشم و اندوه گریزانیم و پیوسته در جستجوی شادکامی و احساس رضایت هستیم.

می توان گفت شادی برای افراد معانی متفاوتی دارد.

ممکن است برای من شادکامی برابر با لذت بردن باشد ( لذت از روابط، تماشای فوتبال، از روابط جنسی و …)

یا برای شما  برابر باشد با احساس رضایت ناشی از عملکرد خوب و دست یابی به اهداف تان.

صرف نظر از اینکه شادی برای شما هم معنی با موفقیت باشد یا لذت ، این احساس خوب روی عملکردتان نیز تاثیر مثبت می گذارد

مثلا وقتی  شاد هستید با همسر و فرزندان تان برخورد بهتری دارید و انرژی بیشتری برای  انجام کارهای روزانه، تحصیل و اهداف تان صرف می کنید.

برای داشتن یک تعریف بهتر از احساس شادکامی و درک بهتر مجموعه احساسات مطلوب و خواستنی، داشتن یک تقسیم بندی و چهارچوب از هیجانات مثبت در ذهن مان کمک کننده است.

هیجانات مثبت را می توان به سه گروه تقسیم کرد:


    هیجانات مثبت مربوط به زمان حال : یعنی احساس شادمانی ناشی از لذت آنی یا شادمانی دستیابی به اهداف و لذت پایدار است.

بنابراین می توان گفت شادمانی احساس مطلوبی است که در لحظه حال از آن لذت می بریم و رضایت داریم .

رابطه ی ذهن قضاوت گر شما و میزان شادمانی تان

شاد بودن اگرچه خواستنی است اما کار آسانی نیست.

وقتی آدم های اطراف تان به راحتی شما را نا امید و غمگین می کنند، وقتی در زندگی با خطرات، مشکلات و شکست های پی در پی مواجه می شوید و فرصت های خوب را از دست می دهید، به راحتی احساسات خوب و شادمانی را نیز از دست می دهید.

در این شرایط که بسیار غمگین و نا امید هستید و دنیا را مکانی نا عادلانه می بینید که در حق شما کم لطفی کرده، ممکن است راهی برای برگرداندن حس خوب در خود پیدا کنید.

مثلا سری به فروشگاه بزنید و برای خود خرید کنید، در رستوران غذای مورد علاقه تان را سفارش دهید، در اینترنت خود را مشغول کنید

اما دوباره بعد از مدتی همان حس منفی قبلی و ناراحتی را تجربه می کنید.

جالب است بدانید ک بسیاری از افراد در چنین موقعیت هایی برای رهایی و فرار از حس غمگینی و به دست آوردن شادی هرچند لحظه ای و آنی به مصرف مواد مخدر، و الکل روی می آورند.

بنابراین آن چه که در ابتدا باعث احساس خوب یا بد در شما می شود ذهن قضاوت گر شماست.

قضاوتی که از داشته ها و نداشته های خود دارید، ارزیابی و مقایسه ای که از خود، دیگران و میزان تلاش و ناکامی خود دارید همگی تاثیر بسزایی در میزان احساس خوشبختی و شادکامی تان دارد.

همچنین راه کاری که انتخاب می کنید نیز تحت تاثیر قضاوت ذهنی شما از سود و زیان آن روش قرار دارد.

    سکس تراپ کیست و چه کسانی به مشاوره ی جنسی نیاز دارند؟
 
    روانشناسی اعتماد به نفس از دست رفته

راهکارهای طلایی شادمانی که هر فردی باید بداند:
شکرگزاری باشید تا شادمان شوید.

شکرگزاری حالتی است که در آن با ذهن و یا زبان خود نسبت به داشته های مان ابراز آگاهی و رضایت می کنیم

در واقع قدردانی از چیزی به این معناست که وجود آن چیز را درک کرده ایم.

بدون شک وقتی شکر گزاری می کنیم احساس بهتر و قضاوت ذهنی عادلانه تری نسبت به داشته ها و نداشته های مان داریم.

بسیاری از ادیان مذهبی و کشورهای مختلف، جشن شکرگزاری دارند (بخصوص بعد از برداشت محصول کشاورزی)

خیلی ها این آیین و مراسم را بی ارزش و خرافی می دانند.

 اما تحقیقات علمی نشان داده که شکرگزاری شیوه مفیدی برای افزایش رضایت و کاهش احساسات منفی از جمله غم و افسرگی می باشد.

شکرگزاری و به نوعی قدردانی در روابط انسان ها نیز تاثیر بسزایی دارد.

مثلا زن و شوهری که در مقابل وظایف یکدیگر ابراز قدردانی می کنند و توجه خود را نسبت به محبت و هدایای همسر خود نشان می دهند.

در مقایسه با زوجی که کارهای یکدیگر را صرفا وظیفه و رفع تکلیف می پندارند، از میزان رضایت و احساس خوشبختی بیشتری برخوردارند

بنابراین برای ذهن ما که عادت به ارزیابی منفی دارد، شکر گزاری تمرین خوبی برای قضاوت منطقی تر از داشته ها  است.

همین حالا به آخرین باری که به خاطر کاری از سوی دیگران مورد قدردانی قرار گرفتید فکر کنید. چه احساسی داشتید؟

بی شک قدردانی باعث محکم تر شدن و بهبود پیوند عاطفی و اجتماعی تان می شود.

و از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است و در روابط است که احساس رضایت و شادکامی می کند، این موضوع در میزان رضایت و خوشبختی ما بسیار سودمند است.
 روابط اجتماعی تان را بیشتر کنید.

مسلما وقتی به لحظه های شاد و روزهایی که حس خوشبختی و شادکامی داشتید فکر می کنید، آن لحظات خوب را در بستری از روابط اجتماعی می یابید.

این روابط می تواند شامل پدر و مادری باشد که بعد از موفقیت تان شما را در آغوش گرفته و ابراز رضایت کرده، دوستی باشد که از شما تعریف کرده و همسری که به شما توجه و ابراز علاقه نشان می دهد.

انسان ها همواره به یکدیگر نیازمند هستند ما بیش از هشتاد درصد از ساعات بیداری خودمان را با سایر افراد سپری می کنیم.

انسان از تنهایی گریزان است. البته تنهایی فیزیکی چندان مهم نیست. مهم احساس تنهایی است، تجربه ای که در آن فرد خود را جدا و دور از دیگران می بیند.

بنابراین یک جنبه اساسی برای داشتن احساس رضایت و خوشبختی، داشتن روابط سالم و شاد است.

جالب است بدانید که هیجانات نیز مسری هستند.

به آخرین باری که خوشحال و شاد بودید و با فردی افسرده و غمگین دیدار و تعامل داشتید فکر کنید.

یا برعکس به آخرین باری که خودتان احساس دل مردگی و غم داشتید و در آن لحظه با فردی شاد و پر انرژی هم کلام شدید فکر کنید.

آیاد در آن لحظه خلق تان تغییر نکرد؟

تحقیقات نشان می دهد که ما به صورت ناهشیار از دیگران تاثیر می گیریم و بر دیگران تاثیر می گذاریم، چیزی که از آن به عنوان سرایت هیجانی یاد می شود.

بنابراین داشتن دوستان شاد و روابط اجتماعی بیشتر و البته سالم می تواند در افزایش احساس رضایت و شادمانی شما تاثیرگذار باشد.

منبع : شادمانی

 

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

نحوه مدیریت اختلافات ایجاد شده در نتیجه عدم تمایل شما برای سر نزدن به خانواده در تعطیلات خودتان

تعطیلات باید یک فرصتی برای استراحت کردن و ریلکس شدن باشد، ولی زمانیکه در تعطیلات یک سری تعهدات و الزامات خانوادگی وجود داشته باشد، برنامه ریزی در مورد تعطیلات می تواند عاملی برای ایجاد اختلاف باشد.

در همه موارد، حل اختلاف از طریق گوش دادن دقیق و درک طرف مقابل صورت می گیرد. باید نظر خودتان را به صورت دقیق و مشخص بگویید و به حرف های طرف مقابلتان هم با دقت گوش دهید.

از طریق اجتناب کردن از موقعیت هایی که ممکن است در آنجا برای تغییر تصمیمتان تحت فشار قرار بگیرید، بر روی تصمیم خودتان مصمم باشید. با تمامی افرادی که اختلاف دارید همکاری کنید تا بتوانید به بهترین راه حل ممکن دست پیدا کنید.
روش یک – صحبت کردن با خانواده خودتان در مورد تصمیمتان

۱٫ باید یک مکانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید که بدون موارد حواسپرت کننده باشد.

در حین تصمیم گیری برای نحوه صحبت کردن با خانواده تان یا همسرتان در مورد تعطیلات، باید یک مکانی را برای این صحبت انتخاب کنید که بدون سر و صدا باشد.

برای مثال، در زمانیکه خانواده یا همسرتان تلویزیون می بیند یا به صورت تلفنی صحبت می کند، نباید در این مورد با آنها صحبت کنید.

برای مثال صحبت کردن در حین شام خوردن می تواند زمان مناسبی برای بحث کردن در مورد سر زدن خانواده در تعطیلاتتان باشد.

۲٫ به حرف های خانواده یا همسرتان گوش دهید.

با دقت به حرف های آنها گوش دهید. سرتان را تکان دهید، به سمت جلو خم شوید و یک ارتباط چشمی برقرار کنید تا نشان دهید که گوش می کنید. در حین گوش دادن فعال باشید.

در صورتیکه در مورد گفته های همسرتان یا خانواده تان سوالی داشته باشید یا بخواهید که توضیحات بیشتری بدهند، بدون هیچ ترسی سوال خودتان را بپرسید.

در برخی مواقع برداشت خودتان از حرف های همسرتان یا خانواده تان را بگویید تا مطمئن شوید که نظرشان در رابطه با دیدن خانواده در تعطیلاتتان را درست متوجه شده اید.

برای مثال، در صورتی که همسری داشته باشید، ممکن است که بگوید “ما در تعطیلات خودمان به یک محلی در نزدیکی خانواده ام خواهیم رفت و به راحتی می توانیم به آنها سر بزنیم.”

شما می توانید صحبت های همسرتان را از طریق این سوال “خب، شما فکر می کنید که به راحتی می توانیم در تعطیلات خانواده شما را ببینیم؟” به صورت مختصر بیان کنید.

از خانواده تان بپرسید که دقیقا چه مشکلی با شما دارند که نمی خواهند در تعطیلاتتان آنها را ببینید.

برای مثال می توانید بگویید که “دیدن شما و خانواده ام در طول تعطیلاتی که دارم واقعا برای من مهم است و دوست دارم که این کار را انجام دهم. چرا شما با آن مخالفید؟”

۳٫ خانواده تان را درک کنید.

درک کردن عبارت از تصور کردن خودتان به جای یک شخص دیگری می باشد. به بیان دیگر، درک کردن عبارت از تصور کردن موقعیت از دیدگاه آنها می باشد.

در صورتی که یک اختلافی مابین شما و همسرتان وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید در صورتی که می خواستید خانواده تان را در تعطیلات ببینید و آنها مخالفت می کردند، چه احساسی داشتید.

در صورتی که مابین شما و خانواده تان اختلاف وجود داشته باشد، از خودتان بپرسید که در صورتیکه آنها نمی خواستند در تعطیلاتشان شما را ببینند، چه احساسی پیدا می کردید.

سعی نکنید این بحث را به عنوان یک نوع مسابقه در نظر بگیرید. صرفا به دلیل اینکه شما و خانواده تان (یا شما و همسرتان) ایده های متفاوتی در مورد نحوه سپری کردن تعطیلات دارید، نمی توان گفت که عشق و علاقه موجود مابین شما کم شده است.

در صورتیکه همسری داشته باشید، دلایلش برای عدم تمایل به دیدن خانواده در تعطیلات را بررسی کنید. برای مثال، شاید همسرتان ترجیح دهد که تعطیلات خودش را در ساحل بگذراند و به یک آرامش مناسبی دست پیدا کند، چرا که وظایفش در شرکت سخت و خسته کننده است و نیاز دارد که استراحت کند.

شاید بودن در کنار خانواده تان برای همسرتان لذت بخش نباشد.

شاید همسرتان بر این عقیده باشد که زیاد به دیدن خانواده ها می روید و تمایل داشته باشید که در این تعطیلات فقط با شما ارتباط داشته باشد، بدون اینکه هیچگونه فشاری از طرف خانواده ها یا سایر افراد بر روی شما اعمال شود.

۴٫ نقطه نظرات خاص را مد نظر داشته باشید.

باید نگرانی های همسرتان یا خانواده تان را جدی بگیرید و به آنها کمک کنید تا یک راه حل جایگزین پیدا کنند. با آن بخش هایی از حرف های همسر یا خانواده تان که مورد تایید شما هم است، موافقت کنید.

برای مثال در صورتیکه همسرتان بگوید که می خواهد والدینش را ببیند، می توانید بگویید “من هم دوست دارم که والدینت را ببینم. اجازه بدهید که بعد از تعطیلات و به همراه هم به دیدنشان برویم”

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده بگوید “من بیمار هستم و خیلی پیر شده ام. من دوست دارم که در تعطیلاتتان به من سر بزنید”، در این صورت می توانید به این صورت پاسخ بدهید:”درست است. بعد از پایان یافتن تعطیلاتم به پیش شما خواهم آمد.”
 سعی نکنید که به یک دلیل مبهم درخواست خانواده یا همسرتان را رد کنید.

برای مثال نباید به خانواده تان بگویید که “شما هیچگونه نیازی به دیدن من در تعطیلاتم ندارید.” در صورتیکه همسرتان پیشنهاد دهد که در زمان تعطیلات به دیدن والدینش بروید، نباید بگویید که “هیچ نیازی به دیدن آنها نداری.”

۶٫ نظر خودتان را به افراد (فرد) دیگر توضیح دهید.

آیا به دلیل اینکه خانواده تان همواره از شما انتقاد می کند، هیچ علاقه ای به دیدنشان ندارید؟ آیا دلیل شما عبارت از داد زدن یا دعوا کردن همیشگی آنها می باشد؟
روش های سرگرم شدن با خانواده (در خانه)

یا صرفا به دلیل کوتاه بودن تعطیلات نمی خواهید خانواده تان را ببینید؟ صرف نظر از هر دلیلی که دارید، باید این دلیل را به خانواده تان توضیح دهید.

در حین توضیح دادن نظر خودتان، باید به صورت مشخص و مختصر صحبت کنید. برای مثال، نباید به خانواده تان بگویید که “به دلیل این احساسی که دارم نمی توانم در تعطیلات به شما سر بزنم.

من مطمئن نیستم. نمی توانم بیشتر توضیح بدهم.” به جای آن باید بگویید “من احساس می کنم در صورتیکه به جای دیدن خانواده به چین بروم، تعطیلات شادتری خواهم داشت.”

شاید به این نتیجه برسید که تعریف کردن یک داستان بهترین روش ممکن برای توضیح دلیل خودتان در مورد سر نزدن به خانواده در تعطیلات است.

برای مثال می توانید توضیحات خودتان را به این صورت بیان کنید “آیا آخرین باری که در تعطیلات پیش شما آمدم را به یاد می آورید؟

بچه همه چیز را به هم می زد و من با یک ماشینی تصادف کردم. وحشتناک بود. من نمی خواهم که این خاطرات را مجددا زنده کنم یا ریسک مربوط به تکرار مجدد آن را قبول کنم.”

۷٫ لحن تهمت آمیزی نداشته باشید.

به جای متهم کردن خانواده تان از طریق گفتن “کل تعطیلات من به شما اختصاص پیدا می کند” یا متهم کردن همسرتان از طریق گفتن “فقط شما در مورد تعطیلاتمان تصمیم گیری می کنید.

خیلی خودپسند هستید،” سعی کنید که احساسات خودتان را برمبنای تجربیات خوتان توضیح دهید. سعی کنید از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

هیچ وقت نباید حرف های خودتان را تعمیم دهید. از بکارگیری کلماتی همانند “همواره” و “هیچ وقت” و عباراتی همانند “در همه زمان ها” یا “در هر زمانی” اجتناب کنید.

برای مثال هیچ وقت نگویید که “همواره در تعطیلات کارهای مد نظر خودتان را انجام می دهید.”

قبل از صحبت کردن، در مورد برداشتی که ممکن است همسرتان از حرف هایتان داشته باشد فکر کنید.

۸٫ فقط در مورد موضوع مطرح شده بحث کنید.

در صورتیکه هدف شما از بحث عبارت از متقاعد کردن همسرتان برای سر زدن به خانواده تان در تعطیلات باشد، در مورد کارها یا فعالیت هایی که دوست دارید در طول تعطیلاتتان انجام دهید، زیاد صحبت نکنید (البته به غیر از مواردی که بحث در مورد این فعالیت منجر به ایجاد یک بحثی در مورد سر زدن به خانواده تان شود).

در صورتی که هدف شما عبارت از متقاعد کردن خانواده تان در مورد این موضوع باشد که حق دارید تعطیلات خودتان را هر طور که دوست دارید سپری کنید.

نباید وارد بحث های مربوط به میزان ناسپاس بودنتان شوید (به دلیل اینکه آنها شما را بزرگ کرده اند و هزینه های دانشگاه شما را پرداخته اند و الان در تعطیلات نمی خواهید به آنها سر بزنید).

برای مثال در صورتیکه بگویید “من نمی خواهم که در تعطیلات به خانواده سر بزنم”، خانواده تان خواهد گفت “ولی ما در تعطیلات به پیش شما آمدیم.”

در جواب آنها باید بگویید که “بله، سرگرمی فوق العاده ای داشتیم. با این وجود، این مورد به خود شما بستگی داشته است که تعطیلاتتان را به چه نحوی سپری کنید. من تصمیم گرفتم که به یک شکل دیگری تعطیلاتم را سپری کنم.”

۹٫ از جزئیات مرتبط استفاده کنید.

زمانیکه تلاش می کنید خانواده یا همسرتان را برای پذیرفتن دیدگاه خودتان متقاعد کنید، باید به صورت صریح و مشخص صحبت کنید.

نباید از یک سری جمله های مبهم، همانند “یک روزی در تعطیلاتم به پیش خانواده ام خواهم رفت” استفاده کنید. به جای آن بگویید که “ما در چهار ماه اخیر، چهار بار به پیش خانواده تان رفته ایم.

آیا فکر نمی کنید که در این تعطیلات باید به خانواده من سر بزنیم و منصفانه رفتار کنیم؟

۱۰٫ خونسرد باشید.

در حین صحبت کردن با همسر یا خانواده تان، به سر آنها داد نزنید یا حرف های نامناسبی نزنید. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان، همواره مودب باشید و به صورت مناسبی رفتار کنید.

با آنها طوری صحبت کنید که دوست دارید با شما همانطور صحبت شود. در حین صحبت کردن با خانواده یا همسرتان به آنها حرف تندی نزنید یا به آنها تهمت نزنید.

منبع : خانواده

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

جذابیت و نفوذ یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که هر انسانی آرزویش را دارد.
همه ی ما در طی روز، هزینه های زیادی را صرف می کنیم تا جذاب و با نفوذ جلوه کنیم.

به جرات می توان گفت بخش وسیعی از خریدهای روزانه، تغییر مداوم دکوراسیون های منازل، عمل کردن بر اساس مد روز و هماهنگ شدن با تغییرات آن بخاطر به دست آوردن جذابیت است تا حدی که به دست آوردن آن به یکی از پرهزینه ترین گزینه های فعلی جامعه تبدیل شده است.

اگر شما نیز از جمله افرادی هستید که برای رسیدن به جذابیت، راه های مختلفی را طی کرده اید، با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین رازهای جذابیت از دیدگاه روانشناسی روابط انسانی بیشتر آشنا کنیم.
۱٫ اعتماد به نفس داشته باشید.

جذابیت و نفوذ ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سطح اعتماد به نفس شما دارد.
در حقیقت اگر بخواهید به خودتان نمره ی جذابیت دهید، لازم است به این سوال پاسخ دهید که اعتماد به نفس تان در چه حد است؟

افراد برخوردار از سطح اعتماد به نفس بالا، به خوبی در روابط اجتماعی ظاهر می شوند، آن ها از دیده شدن، صحبت کردن در جمع و برقراری رابطه هراسی ندارند و خودشان را به شکلی که هستند پذیرفته اند.

در صورتی که اعتماد به نفس خوبی داشته باشید، برای تان فرقی نخواهد داشت که رنگ پوست تان چطور است؟ اندام و هیکل تان در چه حد است و یا لباس تان از کدام برند تهیه شده است.

شما خودتان را پذیرفته اید و به دیگران نیز این فرصت را می دهید تا شما را آنگونه که هستید بینند و تجربه کنند.

در صورتی که احساس جذاب نبودن تان ریشه در کمبود اعتماد به نفس دارد، بهتر است از یک متخصص روانشناس برای حل مشکل کمک بگیرید.
باورها مربوط به ازدواج فامیلی و آنچه لازم است بدانید
۲٫ لبخند را فراموش نکنید.

داشتن لبخندی بر لب، مجموعه ای از احساسات مثبت از جمله صمیمیت، گشودگی، باز بودن به تجارب و راحتی را در طرف مقابل زنده می کند.

از این طریق می توانید به دیگران نشان دهید که فردی اجتماعی و قابل اعتماد هستید و آن ها می توانند از رابطه با شما لذت ببرند و آرامش را تجربه کنند.
۳٫ نقاب و ماسک ها را کنار بگذارید.

این جمله دقیقا به معنای آن است که خودتان باشید. ماسک های اجتماعی و نقاب های رایج را کنار بگذارید و همانگونه که هستید برخورد کنید.

جذابیت به هیچ وجه نیازمند آن نیست که نقش بازی کنید و خودتان را به گونه ای جلوه دهید که نیستید.
بهتر است خودتان باشید تا از این طریق به دیگران نیز فرصت خود بودن را بدهید.

بر اساس یکی از مهم ترین اصول روانشناسی روابط انسانی، افراد معمولا کسانی را جذاب برداشت می کنند که می توانند در کنار آن ها به راحتی خودشان باشند و تکلف و ظاهر سازی را کنار بگذارند.

۴٫ شوخ طبعی را فراموش نکنید.

شوخ طبعی به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای جذابیت در ارتباطات انسانی مطرح است که هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد.

به عبارت دیگر زنان و مردان به صورت مشترک، ارتباط با افراد شوخ طبع را به روابط جدی و رسمی ترجیح می دهند.

پژوهش ها انجام شده نیز حاکی از آن است که حتی در محیط های رسمی و جدی مانند مدارس و دانشگاه ها، یادگیرندگان، شوخ طبعی را به عنوان مهم ترین فاکتور یک معلم خوب از بین ۱۵ عامل، انتخاب کرده اند.

معنای این پژوهش آن است که راز جذابیت، در شوخ طبعی نهفته است. بنابراین اگر فری جدی و رسمی هستید، از همین امروز دست به کار شوید و شوخی و بذله گویی را بیاموزید.

بد نیست بدانید که یکی از بهترین روش های یادگیری شوخ طبعی از طریق یادگیری مشاهده ای است. بنابراین با دوستان شوخ طبع تان بیشتر مراوده کنید و تلاش کنید تا راه و رسم شادی و شوخی را از آن ها بیشتر یاد بگیرید.
۵٫ کودک درون تان را فعال کنید.

هر یک از ما در روابط انسانی می توانیم در جلدهای متفاوتی ظاهر شویم.

در برخی موارد ممکن است در نقشی فردی دانا، مودب، همه چیز دان و مبادی آداب ظاهر شویم که رفتارهای آن را از پدرو مادرمان آموخته ایم و به آن نقش والد می گوییم.

در مواردی ممکن است کاملا منطقی عمل کنیم و در جلد انسانی بالغ به ایفای نقش بپردازیم.

اگر چه مقداری از نقش های ذکرشده می تواند مارا جذاب جلوه دهد اما استفاده از جلد کودک، قدرت شگفت انگیزتری در ایجاد جذابیت خواهد داشت.

این بدین معناست که کودک درون تان را رها کنید تا از طریق روحیه ی کنجکاوی، جست و جو گری و لذت طلبی، بخش های پرجاذبه ی شخصیت شما را به نمایش بگذارد.

بدون شک روبه روشدن با فردی که ترکیب زیبایی از متانت، منطق و احساس کودکانه را با هم دارد، می تواند بسیار جذاب و خواستنی باشد.

اگر در این زمینه با مشکل مواجه هستید می توانید به منابعی مانند شفای کودک درون، مراجعه کنید تا نحوه ی بازیابی کودک درون تان را بیشتر یادبگیرید.

منبع : جذاب بودن

 

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

دوسالگی هم برای والدین و هم کودکان سنی، خاص و البته دشوار می باشد. کنترل یک کودک دوساله که تازه قدرت حرف زدن و راه رفتن را کسب کرده شاید برای والدین سخت و طاقت فرسا باشد.

اما در کنار این سختی والدین از نحوه صحبت کردن کودک شان لذت می برند

از نگاه کردن به چهره اش وقتی واقعا از ته دل قهقهه می زند.

از کنجکاوی و تلاشش برای کشف محیط و نگاه پیگیرش برای وارسی محیط اطراف و تمام ذوق کودکانه اش احساس خوشبختی و رضایت دارند.

کودک دو ساله دائم در حال حرکت است. در واقع این میل شدیدش برای ورجه وورجه کردن و بالا و پایین پریدن به چیزی شبیه یک اجبار درونی شباهت دارد تا علاقه صرف.

وفتی به مدت طولانی در اتوبوس یا ماشین نشسته اید یا زمانی که با کودکتان به یک مکان اداری یا حتی منزل اقوام می روید شاهد تلاش زیاد فرزندتان برای حرکت و البته تلاش زیاد خودتان برای کنترل او هستید.

شاید شنیده باشید که بزرگ ترها هنگام عصبانیت در چنین شرایطی بگویند وحشی! یا تصور کنند این حجم از تحرک در این سن نشان دهنده تیپ شخصیتی پرتنش این کودک در بزرگسالی است.

اما در واقع کودکان دو ساله علاوه بر تمرین مهارت های جدیدشان مثلا راه رفتن، مانند یک محقق به دنبال رفع احساس کنجکاوی خود به این سو و آن سو می دوند.

ماجرای لباس پوشیدن و دردسرهایش

مادر می گویید وقت لباس پوشیدن است و کودک می گوید اگر می توانی مرا بگیر!

معمولا یکی از دردسر های روزانه والدین بخصوص مادرها لباس پوشاندن کودکشان است

هنگام خواب، بعد از حمام ، قبل از رفتن به مهمانی و موارد دیگر این موضوع هم برای کودک ناخوشایند است هم مادر او که می داند یک جنگ دوباره در راه است!

برای کوک کشیدن لباس با یقه ای تنگ از صورت و بینی و گوش هایش  آزاردهنده است بخصوص که او در این کار استقلالی ندارد و نیز لزوم انجامش را درک نمی کند.

البته شاید هنگام پوشیدن شلوار این حجم از فشار و همچنین تقلا و مخالفت را نشان ندهد.

بنابر این سعی کنید در هنگام تعویض لباس کودک تان صبر و حوصله بیشتری به خرج دهید و عجله نکنید.

لباس پوشیدن را بامزه کنید! از سرگرم کردن و پرت کردن حواسش در این شرایط غافل نشوید.

سعی کنید وقتی صبح کودک تان از خواب بیدار می شود، و اندکی خواب آلود است بعد از اینکه او را در آغوش گرفتید لباس هایش را بپوشانید

شاید جالب باشد بدانید که موقعیت شناسی شما در این مورد نیز حساس است!

مثلا کودکی که غرق در بازی با اسباب بازی هایش است، حضور یکباره شما در اوج سرگرمی و لذتش کار را سخت تر کند.

می توانید بگویید : پرندگان پر دارند، گربه ها پشم دارند، لباس برای ما هم مثل پر یا پشم است و مراقب ما است که وقتی زمین می خوریم، بدن مان زخم نشود یا وقتی هوا سرد است بدنمان گرم شود.

مسلما این گفته ها خیلی بهتر از این است که بگوییم : تو دختر بدی هستی و به زور لباس ها را تنش کنیم. این شرایط برای آرامش خودتان نیز مطلوب نیست.مهارت فرزند پروری

من شکلات نخوردم! من نخوردم! ( دروغ گفتن کودکان دو ساله )

در دو سالگی اشتباه کردن خیلی آسان است. مثلا لیوان آب میوه که لبه جایی است را واژگون می کند والدین داد می زنند و کودک دروغ می گوید که من نریختم!

شاید بتوانیم دنیای ذهنی کودک را در این لحظه اینگونه تصور کنیم که : ( من نمی خواستم آب میوه را بریزم، ای کاش آن را من نریخته بودم و این کار را دوستم انجام داده بود و مادرم از من دلخور نمی شد، بله واقعا هم چنین چیزی رخ داده من دختر خوبی هستم و آن را نریختم )

والدین باید بدانند که لازم نیست نگران دروغ های فرزند خود بین دو تا پنج سالگی باشند. در واقع کودکان در این سن مرز بین واقعیت و خیال را نمی دانند.

مثلا ممکن است فرزند شما در حال خوردن شکلات باشد و در حالی که دور دهانش شکلاتی است بگویید من شکلات نخوردم .

این کودکان علاوه بر اینکه از تنبیه شدن می ترسند، قادر به تمایز بین آنچه که در خیال خود داشته اند ( ای کاش شکلات نمی خوردم، ای کاش آب میوه را من نمی ریختم ) با واقعیت نیستند.

البته دروغ های شاخ دار تر  ما را بیشتر قانع می کند که دروغ گفتن کودک مان صرفا نوعی خیال پردازی است مثلا  وقتی می گوید : من یک پاندای بزرگ زیر تختم دارم، که شب ها مراقبم است!

 

منبع : فرزندپروری

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

اعتماد به نفس از جمله مسایلی است که ذهن افراد زیادی از جامعه را به خودمشغول کرده است.

کمتر کسی را می توانید ببینید که دغدغه ای در مورد اعتماد به نفسش نداشته باشد. بسیاری از فعالیت های روزانه، پیگیری صفحات مجازی، خواندن کتاب ها و مجلات و ملاقات با افراد متخصص به این منظور صورت می گیرد.

که فرد بتواند اعتماد به نفسش را بالا ببرد و از شر ویژگی هایی مانند عدم خودپذیری، خجالتی بودن و کمرویی نجات پیدا کند.

از آنجا که کمبود اعتماد به نفس می تواند جوانب مختلف زندگی از جمله ازدواج، ارتباطات، انتخاب شغل و موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار ده.

به جرات می توان گفت سرمایه گذاری برای رشد اعتماد به نفس ارزش مندترین سرمایه گذاری عمر خواهد بود.

اگر شما هم جزء این دسته از افراد هستید، ممکن است بگویید تا به حال بیش از ده ها کتاب خوانده ام، به متخصصان زیادی مراجعه کرده ام  اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با کد قفل گشای داستان اعتماد به نفس و چگونگی اصلاح آن بیشتر آشنا کنیم.

۱- بپذیرید که اعتماد به نفس پایینی دارید.

تنها رمز موفقیت در غلبه بر کمبود اعتماد به نفس آن است که خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید.

بپذیرید که فردی با اعتماد به نفس پایین هستید. ممکن است در بعضی جمع ها خجالت زده شوید و یا گونه های تان از خجالت سرخ شود.

ممکن است صدایتان بلرزد و یا نتوانید آنگونه که باید با دیگران ارتباط برقرار کنید.

ممکن است از این توصیه تعجب زده شوید اما واقعیت ان است که وقتی خودتان را آنگونه که هستید، باور نداشته باشید.

هر لحظه در تلاش خواهید بود تا نقص های تان را بپوشانید و این تلاش بی ثمر، نقاط ضعفتان را بیش از پیش نمایان کرده و انرژی تان را تحلیل خواهد برد.

وقتی تلاش می کنید تا خودتان را به گونه ای که نیستید نشان دهید، بخش زیادی از انرژی روانی تان در مخفی کاری و نمایش صرف خواهد شد و این مساله شما را خسته و وامانده می کند.

پس بهتر است بپذیرید که در حال حاضر اعتماد به نفس بالایی ندراید و شما تنها فرد روی کره ی زمین نیستید که با این مشکل مواجه اید.

۲-دست از نشخوار ” من کافی نیستم بردارید”.

شکایت رایج بسیاری از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره آن است که احساس می کنند برای حل مشکلات زندگی شان به قدر کافی قوی و با کفایت نیستند.

این افراد دایما نیاز دارند تا فردی از بیرون به آن ها یادآور شود که قوی و کافی هستند و می توانند از پس مسایل و مشکلات شان بر آیند.

اگر جزء این دسته از افراد هستید، بهتر است یک بار برای همیشه با خودتان خلوت کنید و به خود متذکر شوید که اوضاع به قدری که فکر می کنید هم بد نیست.

ممکن است نوعی از تفکر کمال گرایانه باعث شده باشد تا خودتان را به صورت مشروط بپذیرید و تا نرسیدن به استانداردهای اساسی تان احساس حقارت و ضعف کنید.

در این صورت لازم است بدانید که کمالی که به دنبال آن هستید، سرابی بیش نیست.

بر اساس مکتب اصالت وجود، انسان هر لحظه در حال تغییر، رشد و جوانه زدن است و کمال واقعی در همین مساله نهفته است.

بنابراین در صورتی که در هر لحظه بتوانید بهتر از لحظه ی قبل عمل کنید، شما کامل هستید و به چیز بیشتر از آن احتیاج ندارید.

بهتر است دست از معیارهای سخت گیرانه، سطح بالا و غیر واقعی بردارید و خودتان را با هر لحظه قبل مقایسه کنید و از تغییرات هرچند جزیی بر خود ببالید.

در صورتی که در این امر موفق شوید، افکار سرزنش گرانه ی ” من کافی نیستم” از بین خواهند رفت و هر لحظه از تغییر و رشد خود، راضی ترخواهید بود.

۳- در جهت اصلاح برآیید.

ممکن است برای تان این سوال ایجاد شود که پذیرفتن خود به عنوان فردی دمدمی، وسواسی، زودرنج و یا بدون اعتماد به نفس چه دردی را دوا خواهد کرد؟

به عبارت دیگر این روش چگونه به حل مشکل اعتماد به نفس می انجامد؟

فردی را تصور کنید که از مشاهده ی صورت کدر و پر از جوش خود در آینه واهمه دارد.

او هرگز برای دیدن چهره اش در مقابل آینه درنگ نمی کند و سریعا دست به کار استفاده از انواع وسایل آرایشی می شود تا ایرادات پوستی اش را بپوشاند.

با پیشرفت ابزارهای آرایشی ممکن است تا حد زیادی نیز موفق به این کار شود اما هر لحظه ترس آن را دارد که مبادا آرایشم خراب شود و همه چیز نقش بر آب گردد.

راه حل اساسی مشکل چنین فردی در آن است که بتواند برای دقایقی خودش را در آینه ببیند، نقاط ضعف اش را بپذیرد و سپس تلاش کند تا با رو های مناسب و اصولی، مشکلات پوستی اش را رفع و رجوع کند.

این مثال به شما کمک می کند تا دریابید، پذیرفتن نقص ها چگونه می تواند در حل مشکل موثر واقع شود.

در این لحظه می توانید نقاط ضعف خود را با دیدگاهی مشاهده ای بر روی کاغذ بیاورید و برای حل آن ها برنامه ریزی کنید.

ممکن است از خودپنداره ی جسمی و وضع هیکل تان راضی نباشید.

هیچ ایرادی ندارد.  نیازی به سرزنش و توبیخ نیست.

کافی است تا برای حل مساله دست به کار شوید و در اولین فرصت به باشگاه ورزشی سر بزنید.

منبع : اعتماد به نفس

  • مونا منکاوی