روانشناس خوب

روانشناس خوب

روانشناس خوب

روانشناس خوب

۹۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دوسالگی هم برای والدین و هم کودکان سنی، خاص و البته دشوار می باشد. کنترل یک کودک دوساله که تازه قدرت حرف زدن و راه رفتن را کسب کرده شاید برای والدین سخت و طاقت فرسا باشد.

اما در کنار این سختی والدین از نحوه صحبت کردن کودک شان لذت می برند

از نگاه کردن به چهره اش وقتی واقعا از ته دل قهقهه می زند.

از کنجکاوی و تلاشش برای کشف محیط و نگاه پیگیرش برای وارسی محیط اطراف و تمام ذوق کودکانه اش احساس خوشبختی و رضایت دارند.

کودک دو ساله دائم در حال حرکت است. در واقع این میل شدیدش برای ورجه وورجه کردن و بالا و پایین پریدن به چیزی شبیه یک اجبار درونی شباهت دارد تا علاقه صرف.

وفتی به مدت طولانی در اتوبوس یا ماشین نشسته اید یا زمانی که با کودکتان به یک مکان اداری یا حتی منزل اقوام می روید شاهد تلاش زیاد فرزندتان برای حرکت و البته تلاش زیاد خودتان برای کنترل او هستید.

شاید شنیده باشید که بزرگ ترها هنگام عصبانیت در چنین شرایطی بگویند وحشی! یا تصور کنند این حجم از تحرک در این سن نشان دهنده تیپ شخصیتی پرتنش این کودک در بزرگسالی است.

اما در واقع کودکان دو ساله علاوه بر تمرین مهارت های جدیدشان مثلا راه رفتن، مانند یک محقق به دنبال رفع احساس کنجکاوی خود به این سو و آن سو می دوند.

ماجرای لباس پوشیدن و دردسرهایش

مادر می گویید وقت لباس پوشیدن است و کودک می گوید اگر می توانی مرا بگیر!

معمولا یکی از دردسر های روزانه والدین بخصوص مادرها لباس پوشاندن کودکشان است

هنگام خواب، بعد از حمام ، قبل از رفتن به مهمانی و موارد دیگر این موضوع هم برای کودک ناخوشایند است هم مادر او که می داند یک جنگ دوباره در راه است!

برای کوک کشیدن لباس با یقه ای تنگ از صورت و بینی و گوش هایش  آزاردهنده است بخصوص که او در این کار استقلالی ندارد و نیز لزوم انجامش را درک نمی کند.

البته شاید هنگام پوشیدن شلوار این حجم از فشار و همچنین تقلا و مخالفت را نشان ندهد.

بنابر این سعی کنید در هنگام تعویض لباس کودک تان صبر و حوصله بیشتری به خرج دهید و عجله نکنید.

لباس پوشیدن را بامزه کنید! از سرگرم کردن و پرت کردن حواسش در این شرایط غافل نشوید.

سعی کنید وقتی صبح کودک تان از خواب بیدار می شود، و اندکی خواب آلود است بعد از اینکه او را در آغوش گرفتید لباس هایش را بپوشانید

شاید جالب باشد بدانید که موقعیت شناسی شما در این مورد نیز حساس است!

مثلا کودکی که غرق در بازی با اسباب بازی هایش است، حضور یکباره شما در اوج سرگرمی و لذتش کار را سخت تر کند.

می توانید بگویید : پرندگان پر دارند، گربه ها پشم دارند، لباس برای ما هم مثل پر یا پشم است و مراقب ما است که وقتی زمین می خوریم، بدن مان زخم نشود یا وقتی هوا سرد است بدنمان گرم شود.

مسلما این گفته ها خیلی بهتر از این است که بگوییم : تو دختر بدی هستی و به زور لباس ها را تنش کنیم. این شرایط برای آرامش خودتان نیز مطلوب نیست.مهارت فرزند پروری

من شکلات نخوردم! من نخوردم! ( دروغ گفتن کودکان دو ساله )

در دو سالگی اشتباه کردن خیلی آسان است. مثلا لیوان آب میوه که لبه جایی است را واژگون می کند والدین داد می زنند و کودک دروغ می گوید که من نریختم!

شاید بتوانیم دنیای ذهنی کودک را در این لحظه اینگونه تصور کنیم که : ( من نمی خواستم آب میوه را بریزم، ای کاش آن را من نریخته بودم و این کار را دوستم انجام داده بود و مادرم از من دلخور نمی شد، بله واقعا هم چنین چیزی رخ داده من دختر خوبی هستم و آن را نریختم )

والدین باید بدانند که لازم نیست نگران دروغ های فرزند خود بین دو تا پنج سالگی باشند. در واقع کودکان در این سن مرز بین واقعیت و خیال را نمی دانند.

مثلا ممکن است فرزند شما در حال خوردن شکلات باشد و در حالی که دور دهانش شکلاتی است بگویید من شکلات نخوردم .

این کودکان علاوه بر اینکه از تنبیه شدن می ترسند، قادر به تمایز بین آنچه که در خیال خود داشته اند ( ای کاش شکلات نمی خوردم، ای کاش آب میوه را من نمی ریختم ) با واقعیت نیستند.

البته دروغ های شاخ دار تر  ما را بیشتر قانع می کند که دروغ گفتن کودک مان صرفا نوعی خیال پردازی است مثلا  وقتی می گوید : من یک پاندای بزرگ زیر تختم دارم، که شب ها مراقبم است!

 

منبع : فرزندپروری

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

اعتماد به نفس از جمله مسایلی است که ذهن افراد زیادی از جامعه را به خودمشغول کرده است.

کمتر کسی را می توانید ببینید که دغدغه ای در مورد اعتماد به نفسش نداشته باشد. بسیاری از فعالیت های روزانه، پیگیری صفحات مجازی، خواندن کتاب ها و مجلات و ملاقات با افراد متخصص به این منظور صورت می گیرد.

که فرد بتواند اعتماد به نفسش را بالا ببرد و از شر ویژگی هایی مانند عدم خودپذیری، خجالتی بودن و کمرویی نجات پیدا کند.

از آنجا که کمبود اعتماد به نفس می تواند جوانب مختلف زندگی از جمله ازدواج، ارتباطات، انتخاب شغل و موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار ده.

به جرات می توان گفت سرمایه گذاری برای رشد اعتماد به نفس ارزش مندترین سرمایه گذاری عمر خواهد بود.

اگر شما هم جزء این دسته از افراد هستید، ممکن است بگویید تا به حال بیش از ده ها کتاب خوانده ام، به متخصصان زیادی مراجعه کرده ام  اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با کد قفل گشای داستان اعتماد به نفس و چگونگی اصلاح آن بیشتر آشنا کنیم.

۱- بپذیرید که اعتماد به نفس پایینی دارید.

تنها رمز موفقیت در غلبه بر کمبود اعتماد به نفس آن است که خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید.

بپذیرید که فردی با اعتماد به نفس پایین هستید. ممکن است در بعضی جمع ها خجالت زده شوید و یا گونه های تان از خجالت سرخ شود.

ممکن است صدایتان بلرزد و یا نتوانید آنگونه که باید با دیگران ارتباط برقرار کنید.

ممکن است از این توصیه تعجب زده شوید اما واقعیت ان است که وقتی خودتان را آنگونه که هستید، باور نداشته باشید.

هر لحظه در تلاش خواهید بود تا نقص های تان را بپوشانید و این تلاش بی ثمر، نقاط ضعفتان را بیش از پیش نمایان کرده و انرژی تان را تحلیل خواهد برد.

وقتی تلاش می کنید تا خودتان را به گونه ای که نیستید نشان دهید، بخش زیادی از انرژی روانی تان در مخفی کاری و نمایش صرف خواهد شد و این مساله شما را خسته و وامانده می کند.

پس بهتر است بپذیرید که در حال حاضر اعتماد به نفس بالایی ندراید و شما تنها فرد روی کره ی زمین نیستید که با این مشکل مواجه اید.

۲-دست از نشخوار ” من کافی نیستم بردارید”.

شکایت رایج بسیاری از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره آن است که احساس می کنند برای حل مشکلات زندگی شان به قدر کافی قوی و با کفایت نیستند.

این افراد دایما نیاز دارند تا فردی از بیرون به آن ها یادآور شود که قوی و کافی هستند و می توانند از پس مسایل و مشکلات شان بر آیند.

اگر جزء این دسته از افراد هستید، بهتر است یک بار برای همیشه با خودتان خلوت کنید و به خود متذکر شوید که اوضاع به قدری که فکر می کنید هم بد نیست.

ممکن است نوعی از تفکر کمال گرایانه باعث شده باشد تا خودتان را به صورت مشروط بپذیرید و تا نرسیدن به استانداردهای اساسی تان احساس حقارت و ضعف کنید.

در این صورت لازم است بدانید که کمالی که به دنبال آن هستید، سرابی بیش نیست.

بر اساس مکتب اصالت وجود، انسان هر لحظه در حال تغییر، رشد و جوانه زدن است و کمال واقعی در همین مساله نهفته است.

بنابراین در صورتی که در هر لحظه بتوانید بهتر از لحظه ی قبل عمل کنید، شما کامل هستید و به چیز بیشتر از آن احتیاج ندارید.

بهتر است دست از معیارهای سخت گیرانه، سطح بالا و غیر واقعی بردارید و خودتان را با هر لحظه قبل مقایسه کنید و از تغییرات هرچند جزیی بر خود ببالید.

در صورتی که در این امر موفق شوید، افکار سرزنش گرانه ی ” من کافی نیستم” از بین خواهند رفت و هر لحظه از تغییر و رشد خود، راضی ترخواهید بود.

۳- در جهت اصلاح برآیید.

ممکن است برای تان این سوال ایجاد شود که پذیرفتن خود به عنوان فردی دمدمی، وسواسی، زودرنج و یا بدون اعتماد به نفس چه دردی را دوا خواهد کرد؟

به عبارت دیگر این روش چگونه به حل مشکل اعتماد به نفس می انجامد؟

فردی را تصور کنید که از مشاهده ی صورت کدر و پر از جوش خود در آینه واهمه دارد.

او هرگز برای دیدن چهره اش در مقابل آینه درنگ نمی کند و سریعا دست به کار استفاده از انواع وسایل آرایشی می شود تا ایرادات پوستی اش را بپوشاند.

با پیشرفت ابزارهای آرایشی ممکن است تا حد زیادی نیز موفق به این کار شود اما هر لحظه ترس آن را دارد که مبادا آرایشم خراب شود و همه چیز نقش بر آب گردد.

راه حل اساسی مشکل چنین فردی در آن است که بتواند برای دقایقی خودش را در آینه ببیند، نقاط ضعف اش را بپذیرد و سپس تلاش کند تا با رو های مناسب و اصولی، مشکلات پوستی اش را رفع و رجوع کند.

این مثال به شما کمک می کند تا دریابید، پذیرفتن نقص ها چگونه می تواند در حل مشکل موثر واقع شود.

در این لحظه می توانید نقاط ضعف خود را با دیدگاهی مشاهده ای بر روی کاغذ بیاورید و برای حل آن ها برنامه ریزی کنید.

ممکن است از خودپنداره ی جسمی و وضع هیکل تان راضی نباشید.

هیچ ایرادی ندارد.  نیازی به سرزنش و توبیخ نیست.

کافی است تا برای حل مساله دست به کار شوید و در اولین فرصت به باشگاه ورزشی سر بزنید.

منبع : اعتماد به نفس

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

موانع موجود را بردارید، از بدبینی دست بردارید ! خوشبین بودن یک عامل کلیدی برای شکست ناپذیری می باشد.

با وجود تلاش های بسیار ما برای حفظ سلامتی از طریق ورزش و تمرین، ما همواره با یک خطر مربوط به اسیب دیدن مواجه هستیم. آیا می توان این آسیب را با استفاده از خصوصیات و ویژگی های شخصی تحت کنترل در آورد؟ اجازه بدهید که وارد بحث مربوط به منافع خوش بینی شویم.

اخیرا یک مطالعه در انگلستان، تاثیرات خوش بینی را بر قابل پیش بینی بودن صدمات ، و عملکرد بعد از آسیب دیدن، مورد آزمون قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که با افزایش سطح خوش بینی، در مردان و زنان ورزش کار ، احتمال صدمه دیدن در این افراد کاهش می یابد.

به نظر می رسد افراد خوش بین، در بهبود سلامتی خود ، فعال تر باشند. آنها به طور مناسب تری، استراحت و تغذیه را مدیریت می کنند، و در موقعیت های مناسب و تعداد و طول مدت مناسب، ورزش انجام می دهند. آنها همچنین به این نتیجه رسیدند که واکنش های استرس، در طول موقعیت های فیزیکی سخت آنها وجود نداشت.

افراد خوش بین فعالانه به دنبال ارتقای سلامتی خود هستند، در حالی که همچنان ریکاوری انجام می دهند، و در این شرایط، به احتمال پایین تری دچاراحساسات منفی، از قبیل افسردگی، بی قراری، یا گوشه گیری می شوند، مواردی که احتمال تکرار شدن صدمات را افزایش می دهد.

آینده ای را تصور کنید که از امروزتان بهره می گیرد

خوش بین بودن و بد بین بودن، از طریق انتظارات عمومی مشخص می شوند، که نتیجه آنها، به ترتیب، مثبت و منفی خواهدشد. در حالی که تحقیقات نشان می دهند که خوش بین ها، بهزیستی روانی بیشتری را نسبت به بدبین ها تجربه می کنند، در هنگام سختی های زندگی مثبت ماندن نسبت به آینده بسیار سخت است.

منبع : خوش بینی

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

زندگی کردن با فردی که زود عصبانی می شود، پرخاشگر است، به شما توهین می کند و به راحتی از کوره در می رود می تواند بسیار چالش برانگیز باشد.

این چالش در مواقعی که همسرعصبی، طوفان خشم خود را به راه می اندازد و اشیا و وسایل را می شکند، فحاشی می کند و یا خود و دیگران ا در معرض آسیب قرار می دهد می تواند بسیار بیشتر شود.

اما بر اساس دیدگاه شناختی، افراد عصبی تنها کسانی نیستند که دست به پرخاشگری می زنند بلکه درصد زیادی از افراد جامعه معیارهای عصبیت از جمله:

افسردگی،
بی حوصلگی،
شکست ها
و مشکلات عاطفی

زیادی را تجربه می کنند که می تواند منجر به ایجاد مشکلات ارتباطی فراوانی شود.

به منظور مدیریت شرایط و کنترل این ارتباط نوروتیک، نیازمند آن هستید تا راهکارهای برقراری رابطه با چنینی افرادی را بیاموزید و از واکنش های هیجانی، مقابله به مثل و یا پرخاش متقابل پرهیز کنید.

آیا تغییر ممکن است؟

واقعیت آن است که تغییر دادن عادات زندگی یک همسر عصبی ممکن است اما کار ساده ای نیست.

در حقیقت افرادی که چار مشکلات عصبی از جمله بی حوصلگی، خشم، اضطراب و یا افسردگی هستند، با برخورداری از مجموعه ای از شرایط، چنین رفتارهایی را بروز می دهند و تغییر، نیازمند ان است که ریشه ی اصلی مشکل را بشناسید و بتوانید او را برای تغییر، علاقمند کنید.

اگر به عنوان همسر و یا مادر فردی عصبی، صرفا بر ویژگی های منفی فرد تمرکز کنید و از او خواهید تا آن ها را کنار بگذارد، اتفاقی معکوس رخ خواهد داد.

در حقیقت ممکن است همسر عصبی نیز به اندازه ی شما از عادات رفتاری منفی اش در عذاب باشد اما مجبور کردن او به تغییر عادات نمی تواند موثر واقع شود.

بنابراین لازم است بدانید که رفتارهای نامناسب این افراد، ریشه در افکار و باورهای بنیادی دارد و اگر بتوانید با شناخت آن افکار، فرد را به چالش با آن ها دعوت کنید، به موفقیت زیادی دست یافته اید.

گام اول در کمک به افراد عصبی چیست؟

افراد عصبی رفتارهایی توام با خشم، غضب، ناسپاسی، بی احترامی و یا توهین دارند.

ممکن است این رفتارها چنین احساسی را در شما به وجود آورد که او علیه شما رفتار می کند، با شما خصومت دارد و یا می خواهد شما را آزار دهد.

اما واقعیت آن است که یک همسر عصبی، به دلیل مسایل وراثتی و یادگیری های قبلی اش، چنین رفتاری را بروز می دهد و به دنبال آزار رساندن تعمدی به دیگران نیست.
اولین و مهم ترین گام می تواند این باشد که او را به عنوان همسر عصبی بپذیرید.

در این صورت از او انتظار نخواهید داشت تا مانند یک فرد طبیعی رفتار کند.

همچنین از رفتارهای نامناسب او آشفته و عصبانی نمی شوید و می دانید که چنین رفتارهایی خبر از مشکلات درونی این فرد نیازمند کمک دارد.

به خاطر داشته باشید که شما مجبور نیستید به چنین افرادی کمک کنید اما سعی در درک علت های رفتار آن ها و برخورد مناسب و به دور از سرزنش، در حقیقت نوعی از کمک کردن به خودتان است.

حمایت و محبت توام با اقتدار را فراموش نکنید.

پس از تفاوت های یک همسرعصبی با افراد عادی را شناخته و پذیرفتید، می توانید وارد گام بعدی شوید.

افراد پرخاشگر، بی حوصله، مضطرب، خجالتی، افسرده و در یک کلمه “عصبی”، دیدگاه واقع بینانه ای در مورد اطرافیان ندارند.

آن ها خود را مستحق طرد شدن و تنها ماندن می دانند و کوچک ترین رفتارهای اطرافیان را موید این باور فرض می کنند.

نکته ی بسیار مهم آن است که بتوانید به چنین فردی بفهمانید که او را بی قید و شرط و به عنوان یک انسان پذیرفته اید.

این نکته نه از طریق گفتار، بلکه از طریق اعمال و رفتارهای شما اتفاق می افتد.

ممکن است همسر عصبی شما، در پاسخ به رفتارهای محبت آمیزتان، رفتاری توام با ناسپاسی نشان دهد و منتظر باشد تا واکنش شما را ببیند.

آنچه مهم است آن است که قلبا بتوانید او را به عنوان فردی ارزشمند بپذیرید و این باور را در رفتارهای تان نیز جاری کنید.

اما این مساله به معنای آن نیست که آدم عصبی زندگی تان را لوس بار آورید و به رفتارهای نامناسب او مجوز دهید.

منبع : همسر عصبی

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

بازه زمانی ۶ تا ۱۰ سالگی، دوره ای است که کودک بیشترین تاثیر را از همسالانش می پذیرد و این دورانی است که کودک هنوز به حمایت و راهنمایی های والدینش احتیاج دارد.

در این سنین بسیار مهم است که با فرزندتان در ارتباطی امن و صمیمی قرار بگیرید تا بتوانید شما را به عنوان یک منبع حمایت کننده در دنیای ذهنی خود تثبیت کند.

مادر یا پدر افسرده نمی تواند نیازهای روانی کودک را برطرف کند و به همین دلیل فرزندان افراد افسرده، دو برابر بیشتر از فرزندان مادران سالم به سراغ سیگار، مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه و مخاطره آمیز می روند.

افسردگی پدران نیز بر سوق دادن نوجوانان به سمت رفتارهای بزهکارانه تاثیر می گذارد اما تاثیرش کمتر از افسردگی مادران بر روی بچه ها است.

چرا که مادران بیشتر با بچه ها وقت می گذرانند و مراقب آن ها هستند.

تاثیر افسردگی مادر بر کودک به حدی است که از افسردگی به عنوان بیماری مشترک مادر و کودک نیز یاد می شود.

علایم افسردگی پدر و مادر

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش برانگیزترین شغل هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه رو می کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله ی افسردگی تان کمک بگیرید.

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.


علایم زیر می تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

    مصرف بیش از حد مشروب،
    دخانیات،
    روابط جنسی متعدد
    و یا اختلال در انجام فعالیت های روزمره

که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

منبع : افسردگی پدر و مادر

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

هیچ فردی دوست ندارد در مورد این موضوع صحبت کند، ولی در برخی مواقع باید در مورد یک فرد مورد علاقه یک سری تصمیماتی گرفته شود: تصمیماتی برای مشخص کردن وضعیت استفاده از لوازم مورد نیاز برای ادامه زندگی (همانند دیالیز و لوله تغذیه و سایر موارد) ، وضعیت کد گذاری شده ای که دارد (مربوط به وضعیت سلامتی) و یک سری اقدامات شجاعانه و تصمیم گیری های مهم (در مورد پایان دادن به زندگی نباتی).
مراحل:

۱٫ توجه کردن به بیمار.

مهمترین فردی که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارت از فرد بیمار یا مورد علاقه ای است که باید در مورد او تصمیم گرفته شود.

آرزوهای او چیست، این فرد چه خواسته ای دارد؟ این فرد در گذشته در مورد استفاده از لوازم مورد نیاز برای بقاء زندگی، مرگ و مردن چه چیزهایی گفته است.

۲٫ نسبت به نیازهای خودتان بی توجه باشید.

سخت ترین کار عبارت از بی توجه شدن به خواسته های خودتان و تصمیم گیری بر مبنای بهترین منافع ممکن برای فرد بیمار یا فرد مورد علاقه تان است.

هیچ فردی دوست ندارد که فرد مورد علاقه یا عشقش را از دست بدهد، ولی باید بررسی کنید که آیا خواسته خود این فرد ادامه دادن به زندگی نباتی بوده است یا اینکه خواسته است که درد و رنجش خاتمه پیدا کند و از آن خلاص شود؟

۳٫ با پزشک صحبت کنید؛

در مورد وضعیت بیمارتان، ترجیحا با بیش از یک پزشک صحبت کنید. در مورد کیفیت زندگی، پیامدهای بالقوه و روش های جایگزین یک سری سوالاتی را از پزشک بپرسید.

این انتظار را نداشته باشید که پزشک یا پرستار به صورت دقیق بتواند بگوید که این فرد چقدر زنده خواهد ماند، چرا که هیچ کس غیر از خدا چنین قدرت پیشگویی ندارد.

۴٫ بر مبنای پیشبینی خودتان از خواسته های فرد بیمار، در مورد او یک تصمیمی بگیرید.

در این شرایط هیچ نوع انتخاب درست یا نادرستی وجود ندارد. برخی از افراد تا زمانی زنده نگه داشته می شوند که بدن آنها نتواند هیچ عملکردی داشته باشد.

برخی از افراد هم تجهیزات بقاء و تجهیزات مورد نیاز برای زنده ماندن، همانند هواکش، دیالیز و لوله تغذیه را از فرد جدا می کنند و اجازه می دهند که این فرد با آرامش فوت کند.

۵٫ هیچ وقت از تصمیم خودتان پشیمان نشوید، این بهترین تصمیمی بود که می توانستید بگیرید.

منبع : مرگ و زندگی

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

اگر به تازگی ارتباطی عاشقانه را شروع کرده اید و یا پس از مدت ها، دریچه ی قلب تان را به سمت فردی باز کرده و به او ابراز علاقه کرده اید، بد نیست تا اطلاعات تان را در مورد روابط عاشقانه افزایش دهید.

ممکن است در ارتباط فعلی تان با سردرگمی هایی مواجه شوید و یا سوالاتی از قبیل ” آِیا مرا دوست دارد؟”، آیا برایم احترام قایل است؟”، ” آیا به جدی شدن این رابطه فکر می کند ؟” و… ذهن تان را به خود مشغول کرده باشد.

با این مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین نشانه های سالم بودن رابطه تان بیشتر آشنا کنیم.

۱٫ آیا شریک عاطفی تان شما را کنترل می کند؟

کنترل کردن طیف وسیعی از رفتارها را در بر می گیرد.
اگر شریک عاطفی تان دایما و به صورت پیوسته گوشی تلفن همراه تان را چک می کند و علی رغم ابراز ناراحتی تان، توجهی به احساس شما ندارید، در حقیقت در حال کنترل شدن هستید.

پیگیری دایم اینکه کجا هستید و چه می کنید، در شرایطی که در شما احساس فشار و آزار ایجاد کند نیز یکی دیگر از مصادیق کنترل شدن است.

ممکن است در ابتدای رابطه، چنین رفتارهایی را حمل بر دوست داشتن و ابراز علاقه کنید اما در ادامه احساس خواهید کرد که دایما تحت نظارت و ارزیابی هستید و طرف مقابل تان به شما اعتماد ندارد.
۲٫ آیا ارتباط تان همراه با بدقولی است؟

بدقولی و یا عهد شکنی های جزیی در هر رابطه ای اتفاق می افتد اما زیاد شدن آن می تواند زنگ خطری برای رابطه ی عاشقانه تان باشد.

وقتی یکی از طرفین، دایما بدقولی می کند و وعده های قبلی اش را فراموش می کند، بی احترامی در رابطه در حالافزایش است.

شریک عاطفی تان از این طریق نشان می دهد که برای تان ارزش قایل نیست و بهتر است نسبت به این نشانه حساس باشید.

۳٫ آیا از حریم خصوصی برخوردار هستید؟

ممکن است چنین تصور کنید که در رابطه ی عاشقانه تان، حریم خصوصی بی معناست.
چنین تصوری باعث می شود تا به گونه ای افراطی به طرف مقابل تان بچسبید و به او نیز اجازه دهید تا حریم خصوصی تان را نقض کند.

در صورتی که به دنبال برقراری یک رابطه ی سالم هستید، بهتر است بدانید که داشتن فضایی شخصی از نیازهای اساسی هر انسانی است.

هر فردی نیازمند آن است که بتواند فعالیت هایی را به تنهایی انجام دهد و زمانی را برای اختصاص به خود داشته باشد.

عدم رعایت این مساله می تواند احساسی از خفگی روانی و فشار ایجاد کند که منجر به پس زده شدن تان می شود.
۴٫ آیا دایما منتظر هستید ونادیده گرفته می شوید؟

روزهای ابتدایی شروع رابطه، معمولا گرم و پر هیجان است.

پس از گذشت چند ماه، این کاملا طبیعی است که احساسات اولیه تا حدودی فروکش کند و رابطه ی تان به ثبات بیشتری برسد اما این واقعیت هرگز به معنای آن نیست که شما می توانید نادیده گرفته شوید.

در صورتی که طرف مقابل تان پیغام های تان را می خواند و دایما دیر جواب می دهد، از حال تان جویا نمی شود، به حرف های تان گوش نمی دهد، بر سر قرار ها دیر حاضر می شود و به اندازه ی کافی به شما توجه نمی کند، بهتر است این رابطه را پایان دهید.


۵٫ آیا شما اولویت زندگی او هستید؟

به منظور ارزیابی سلامت رابطه تان بهتر است به این سوال پاسخ دهید که شما اولویت زندگی طرف مقابل تان هستید و یا صرفا به وقت گذرانی با شما فکر می کند؟

وقت گذرانی می تواند به معنای آن باشد که طرف مقابل تان شما را برای پر کردن اوقات فراغت، تفریح، سرگرمی و یا روابط جنسی انتخاب کرده است و شما به عنوان گزینه ای ضروری در زندگی او مطرح نیستید.

در حقیقت، این حق شماست که در ارتباطی منحصر به فرد قرار گیرید و در آن احساس مهم بودن کنید. به عبارتی، دوست واقعی شما کسی است که شما را مانند اعضای خانواده اش دوست دارد و برایتان ارزش قایل است.ازدواج

او شما را از میان افراد بسیار زیاید انتخاب کرده است. پس لازم است تا با شما رفتاری متفاوت و منحصر به فرد داشته باشد.
۶٫ آیا برای شما به اندازه ی خودش ارزش قایل است؟

ممکن است چنین احساسی داشته باشید که در یک رابطه، شما دایما شنونده هستید، همدلی می کنید، به خواسته ها، ایده ها و حرف های طرف مقابل تان توجه می کنید امادر نقطه ی مقابل، هیچ چیز دریافت نمی کند.

طرف مقابل تان برای دغدغه ها، نگرانی ها و خواسته های شما ارزشی قایل نیست. دایما در مورد مسایل خودش حرف می زند و علی رغم بودن با او، احساس تنهایی زیای دارید.

اگر با چنین نشانه هایی روبه رو هستید، می توان گفت، ارتباط تان جاده ی یک طرفه ای است که در آن به جایی نخواهید رسید و تنها زمان و انرژِی تان را صرف می کنید.
 

منبع : ازدواج

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

والدینی که برای اولین بار بچه دار می شوند، بخش زیادی از وقتشان را صرف عوض کردن پوشک بچه شان می کنند. در برخی مواقع ممکن است کودکان در طول یک روز بیش از 10 پوشک عوض کنند.

در مرحله اول ممکن است عوض کردن پوشک یک کار پیچیده و مشکلی به نظر برسد، ولی شما با یک مقدار تمرین کردن می توانید به صورت راحتی بچه خودتان را تمیز و خشک نگه دارید.

 

به دست آوردن آمادگی:

 

قبل از هر کاری وسایل زیر را تهیه کنید:

  • یک پوشک
  • بست (در صورتی که شما از پوشک یا کهنه تازده شده استفاده کنید).
  • یک ظرف دارای آب گرم و پارچه نخی (برای بچه های دارای پوست حساس) یا یک لیف تمیز یا خشک کن پوشک
  • پماد پوشک یا نرم کننده (برای پیشگیری از خارش و درمان آن)
  • یک لایه یا پارچه قابل تعویض برای قرار دادن در زیر کودک.

 

باید تمامی این وسایل در  دسترس شما قرار داشته باشند. کودکان حتی برای یک ثانیه نباید مورد بی توجهی قرار بگیرند.

حتی کودکان تازه متولد شده از طریق توانایی خودشان برای غلتیدن می توانند منجر به تعجب والدینشان شوند و جاهای بیشتری را کثیف کنند.

 

تمیز کردن

 

با استفاده از لیف حمام، پارچه نخی یا (پارچه) خشک کن بچه، به آرامی بچه تان را از جلو به پشت تمیز کنید (هیچ وقت بچه تان، به خصوص دخترتان، را از عقب به جلو تمیز نکنید چرا که این کار می تواند منجر به منتشر شدن باکتری هایی شود که عامل ایجاد عفونت های ادراری هستند).

 

همچنین در حین تمیز کردن بچه تان می توانید پاهای بچه تان را یک مقدار بالاتر بگیرید. علاوه بر این باید ران ها و کفل های بچه تان را هم تمیز کنید.

 

در صورتیکه بچه شما پسر باشد باید در حین تمیز کردن پوشک، یک کهنه تمیزی را بر روی آلت تناسلیش قرار دهید، چرا که در صورت برخورد هوا با آلت تناسلی پسرتان، احتمال ادرار کردن وی افزایش می یابد – از طریق انجام دادن این کار از ادرار کردن بچه تان به روی خودتان، به دیوار ها، یا هر چیز دیگری که در اطرافتان قرار دارد پیشگیری خواهید کرد.

 

بعد از تمیز کردن بچه، با استفاده از یک کیسه حمام بچه تان را خشک کنید و پماد پوشک به او بزنید.

 

پوشک های یک بار مصرف

 

در صورت استفاده کردن از پوشک های یک بار مصرف:

  • آن را باز کنید و از طریق بالا آوردن آرام پاها و ران فرزندتان، به آرامی پوشک را در زیر او قرار دهید. قسمت پشتی همراه با نوارهای چسب، باید هم سطح ناف بچه باشد.
  • قسمت جلویی پوشک باید مابین ران و شکم فرزندتان باشد.
  • باید به دور پوشک نوار چسبی بزنید و آن را به نحوی محکم کنید که بچه تان احساس راحتی داشته باشد. این نوار را نباید به پوست بچه تان بزنید.

 

یک سری نکات دیگری که همواره باید مد نظر داشته باشید، عبارتند از:

 

در صورت استفاده از پوشک های یک بار مصرف، سطل آشغال باید به صورت منظم (تقریبا به صورت روزمره) خالی شود. این کار منجر به پیشگیری از ایجاد بوی نامناسب و رشد باکتری ها خواهد شد.

 

در صورتیکه علامت خاصی را در کمر یا ران بچه تان مشاهده کنید، این علامت نشان دهنده این مورد می باشد که شما پوشک را بیش از حد سفت کرده اید.

 

دفعه بعد پوشک را کمتر سفت کنید. در صورتیکه این کار موثر نباشد، باید سایز پوشک مورد استفاده تان را تغییر دهید.

 

در صورتیکه ران ها و کمر بچه تان جوش بزند یا دچار خارش شود، باید برند پوشک مورد استفاده تان را تغییر دهید. در برخی مواقع بچه ها نسبت به برندهای خاص پوشک حساسیت پیدا می کنند.

 

در صورتیکه بچه تان پسر باشد، قبل از سفت کردن پوشک باید قسمت سر آلت تناسلیش را به سمت پایین قرار دهید. این کار مانع از نشت کردن ادرار از قسمت کمر خواهد شد.

 

در صورتیکه بند ناف بچه تان تا به حال نیفتاده باشد، باید پوشک را یک مقدار پایین تر بزنید تا این بخش از بدن خشک بماند. به منظور پیشگیری از سوزش و خارش، باید این قسمت را تا چند روز بعد از افتادن بند ناف همچنان خشک نگه دارید.

 

همواره بعد از تعویض پوشک بچه تان باید دستتان را تمیز بشویید تا از منتشر شدن میکروب ها پیشگیری کنید.

منبع : پوشک

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • مونا منکاوی
  • ۰
  • ۰

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

  • مونا منکاوی